اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 529
نمودند و تابع او شدند. او هم با آنان و تابعين خود از بنى
اسرائيل براه افتاد تا آنان را از دريا گذرانيد و عجائب را به آنان نشان داد. و
اين در حالى بود كه او را قبول داشتند و تورات را تصديق مىكردند و به دين او
اقرار داشتند.
حضرت موسى عليه السّلام
آنان را از كنار قومى كه بتان خود را مىپرستيدند عبور داد[1].
گفتند: «اى موسى، براى
ما هم خدايى قرار بده همان طور كه آنان خدايانى دارند»[2].
سپس گوساله را اتخاذ
كردند و همگى- بجز هارون و اهل بيتش[3]- ملازم آن
شدند و سامرى به آنان گفت: «اين خداى شما و خداى موسى است». و سپس حضرت موسى عليه
السّلام به آنان گفت: «بر سرزمين مقدسى كه خداوند برايتان مقدّر كرده داخل شويد».
در جواب، آنچه خداوند در كتابش نقل كرده گفتند: إِنَّ فِيها قَوْماً
جَبَّارِينَ وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْها، فَإِنْ
يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ[4]، «در آنجا قومى
زورگو هستند و تا آنان از آنجا خارج نشوند ما هرگز داخل نمىشويم. اگر از آن خارج
شدند ما داخل مىشويم» تا آنجا كه حضرت موسى عليه السّلام عرض كرد: «پروردگارا، من
جز خودم و برادرم را در اختيار ندارم. بين ما و قوم فاسقين جدائى بينداز»، و سپس
گفت: «پس بر قوم فاسقين تأسف مخور و ناراحت مباش».
اين امت هم همان مثال را
بطور مساوى اجرا كردند[5]. اينان
فضائل و سوابقى با
[1]« ج»: هنگامى كه از دريا عبور كردند از كنار
بتهايى گذشتند كه پرستش مىشدند.
[5] از اينجا تا دو صفحه بعد عبارات در نسخه« ج»
چنين است:
تابع شدن اين امت به مردى( ابو
بكر) كه او را اطاعت كردند و تابع او شدند، در حالى كه خودشان با پيامبر صلى
اللَّه عليه و آله سوابقى داشتند و به دين محمّد و قرآن اقرار داشتند، و حسد و كفر
آنان را وادار كرد كه با امام و ولىّ خود مخالفت كنند، عجيبتر از قومى نيست كه از
زينتهاى خود گوسالهاى ساختند، و سپس همگى دور آن جمع شدند و آن را مىپرستيدند و
برايش سجده مىكردند و گمان مىكردند پروردگار جهان است! همگى بجز هارون و دو پسرش
بر آن اتفاق كردند. همراه دوست پيامبر( على عليه السّلام) كه به منزله هارون نسبت
به موسى بود، همه اهل بيت او و سلمان و ابو ذر و مقداد و زبير باقى ماندند. بعد
زبير هم برگشت و مرتد شد و اين سه نفر با امام خود ماندند تا خدا را ملاقات كردند.
اى معاويه تعجب مىكنى كه پيامبر
صلى اللَّه عليه و آله در غدير خم و در موارد زيادى امامان را نام برد و حجت را بر
آنان تمام كرد و دستور به اطاعت آنان داد.
و عبارت در كتاب احتجاج چنين است:
تعجب مىكنى اى معاويه كه خداوند امامان را يكى پس از ديگرى نام برد و پيامبر صلى
اللَّه عليه و آله در غدير خم به آنان تصريح فرمود.
اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 529