اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 500
سخنان ابو بكر هنگام مرگ
ابان مىگويد: سليم گفت:
اين سخنان ابن غنم را بطور كامل براى محمّد بن ابى بكر نقل كردم. او گفت: سرّ مرا
كتمان كن، من هم شهادت مىدهم كه پدرم هنگام مرگش مثل آنان سخن گفت. عايشه (در
آنجا) گفت: پدرم هذيان مىگويد!
سخنان عمر هنگام مرگ
محمّد بن ابى بكر گفت:
در زمان حكومت عثمان با عبد اللَّه بن عمر ملاقات كردم، و آنچه پدرم هنگام مرگ
گفته بود براى او نقل كردم و از او عهد و پيمان گرفتم كه سرّ مرا كتمان كند.
پسر عمر به من گفت: «تو
هم سر مرا كتمان كن. بخدا قسم پدر من هم مثل سخن پدر تو را بدون كم و زياد گفت»[1]! سپس عبد
اللَّه بن عمر سخن خود را ترميم كرد و ترسيد به على بن ابى طالب عليه السّلام خبر
دهم چرا كه محبت من نسبت به آن حضرت و ارتباط شديدم را مىدانست. لذا گفت: پدرم
هذيان مىگفت.
تأييد اين حديث از سوى
امير المؤمنين عليه السّلام
محمد بن ابى بكر گفت:
نزد امير المؤمنين عليه السّلام آمدم و آنچه از پدرم شنيده بودم و آنچه پسر عمر از
پدرش نقل كرد براى حضرت گفتم.
امير المؤمنين عليه
السّلام فرمود: اين مطلب را از قول پدر او و پدر تو و از ابو عبيده و سالم و معاذ
كسى به من خبر داده است كه از تو و از پسر عمر راستگوتر است! عرض كردم: يا امير
المؤمنين، او كيست؟ فرمود: بعضى از افرادى كه برايم نقل كردهاند.
محمد بن ابى بكر
مىگويد: فهميدم چه كسى را قصد كرده است، لذا گفتم:
يا امير المؤمنين، درست
فرمودى، من گمان كردم انسانى براى تو نقل كرده است، در
[1] در باره سخنان عبد اللَّه بن عمر بنقل از
پدرش به ص 304 همين كتاب مراجعه شود.
اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 500