در قسمت شرقى خانه ابى خليفه حجّاج بن ابى عتاب ديلمى‌[1] با او خلوت كردم و نوشته‌هاى سليم را به وى نشان دادم‌[2]. او گريه كرد و گفت: «در احاديث اين كتاب چيزى جز حق نيست، كه از موثّقين شيعيان على بن ابى طالب عليه السّلام و غير ايشان شنيده‌ام».

تأييد كتاب از سوى امام زين العابدين عليه السّلام و دو نفر از صحابه‌

ابان مى‌گويد: همان سال به سفر حج رفتم و خدمت امام زين العابدين حضرت على بن الحسين عليه السّلام وارد شدم. ابو الطفيل عامر بن واثله صحابى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله- كه از بهترين اصحاب على عليه السّلام نيز بود- نزد حضرت حضور داشت. همچنين عمر بن ابى سلمة فرزند امّ سلمه همسر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را نزد آن حضرت ملاقات كردم.

همه نوشته‌هاى سليم را در طول سه روز- هر روز تا شب- بر امام زين العابدين عليه السّلام و ابن ابى سلمه و ابو الطفيل عرضه كردم. هر روز صبح آن دو نزد امام سجاد عليه السّلام مى‌آمدند، و در طول سه روز كتاب (سليم) را براى آن حضرت قرائت مى‌كردند[3].

حضرت به من فرمود: «سليم راست گفته است، خدا او را رحمت كند، اينها احاديث ما است كه همه آنها نزد ما شناخته شده است»[4].

ابو الطفيل و عمر بن ابى سلمه هم گفتند: «در آن حديثى نيست مگر اينكه از على عليه السّلام و از سلمان و ابو ذر و مقداد شنيده‌ايم».

دفاع امام زين العابدين عليه السّلام از كتاب سليم‌

ابان مى‌گويد: به امام زين العابدين عليه السّلام عرض كردم: فدايت گردم، از بعضى مطالب آن سينه‌ام تنگ مى‌شود[5]، زيرا در آن هلاكت همه امّت محمد صلى اللَّه عليه و آله از مهاجرين و انصار و تابعين، به جز شما اهل بيت و شيعيانتان است.

[1] حجاج ديلمى همان كسى است كه حسن بصرى در خانه او پنهان شده بود.

[2]« ب»: براى او خواندم.

[3]« ب»: من( يعنى ابان) كتاب را بر آنان قرائت كردم. آنها به من گفتند: ....

[4]« ب» خ ل: كه همه ما آنها را مى‌شناسيم.« د»: همه آنها نزد من شناخته شده است.

[5] كنايه از اينكه تحملش برايم مشكل است.