گذشته است. در ميان آمريكايىهاى پانزده تا
نوزده ساله، مردان جوان پنج بار بيشتر از زنان جوان احتمال دارد كه خودكشى كنند؛
در ميان آمريكايىهاى بيست تا بيست و چهار ساله، مردان جوان هفت مرتبه بيشتر از
زنان جوان احتمال دارد كه به دست خودشان هلاك شوند. به طوركلّى، كودكان آمريكايى
در بيشترين حد با اين مسائل رو به رو هستند: ضعف در بالندگى كمال انسانى و در
بدترين حالت افسردگى ناخواسته، به مخاطره افتادن سلامت، بروز افسردگى عاطفى و نقص
ذهنى.
تغيير پدر آمريكايى
نقش و جايگاه پدر در خانواده آمريكايى در چهل- پنجاه سال اخير، نزول
فاحشى يافته است. فرهنگ عمومى آمريكايى اين نكته را بهطور چشمگيرى نشان مىدهد.
پنجاه سال قبل، نمايشهاى تلويزيونى همچون «سه پسرمن» با بازى فرد مك مروى[1] و «پدر، بهترينها را مىداند» با
بازى رابرت يانگ[2] از
مقبوليت عمومى برخوردار بودند. نقش پدرى كه توسط مك مروى و يانگ انجام مىشد،
عاقلانه، با عنايت و ماهرانه بود.
به سال 1980 جلو برمىگرديم و صحنهاى از نمايش كاسباى را تماشا
مىكنيم. شخصيت «بيل كاسباى»[3]، دكتر
«كليف هوكستابل»[4] پدرى
فرزانه،