مقاله من در حدود 36 بار در بيشتر
روزنامههاى سراسر ايالات متحده چاپ شد.
در آوريل 2004، به استوديوى راديويى عمومى ملى در واشنگتن دى. سى
رفتم تا در يك مصاحبه چهل دقيقهاى در برنامه
NPR(راديوى عمومى ملى) با امتياز پخش در سراسر كشور، به عنوان مهمان
خصوصى
برنامه شركت داشته باشم. تا آخر آوريل، بيش از يك هزار ايميل از
سراسر كشور دريافت كردم. من پيشنويس اصلى اين فصل را دور انداختم؛ زيرا
ايميلهايى كه دريافت كردم، جالبتر از چيزى كه مىخواستم بگويم، از كار درآمد.
دكتر ساكس عزيز:
من بحث آزاد شما را در روزنامه واشنگتن پست با علاقه زياد خواندم.
دوست داشتم چشم انداز متفاوتى به آن اضافه كنم. زن مجرّد 35 سالهاى هستم با خانه
شخصى، ماشين، شغل و ... خيلى سخت كار كردهام تا جايگاهى را كه اكنون دارم به دست
بياورم و مجبور بودهام اقدامات زيادى براى پيشرفت خود انجام دهم. اكنون بالاخره
مدّت كمى است كه در يك مكان هستم و مىتوانم واقعاً با كسى قرار ملاقات بگذارم.
امّا بيشتر مردان مجرّد كه من با آنها ديدار مىكنم، هنوز با والدينشان زندگى
مىكنند. آنها هنوز نمىفهمند كه وقتى بزرگ شدند، مىخواهند چه كاره شوند. دلم
مىخواهد كشيدهاى به آنها بزنم. آيا اين كار درست است؟