دينى و ارادهى مردمى بزرگترين شاخصهى آن
است. نظام اسلامى در مكتب امام خمينى نظام عدل و ايمان و عقل و آزادگى و مردمگرايى
است، و استقلال ملى و رد نظام سلطهى بينالمللى.[1]
در كنار نظامهاى استبدادى و ديكتاتورى، نظامهايى هستند كه ولو ظاهرشان
مردمسالارانه و دموكراسى است؛ اما باطنشان متكى به ثروت و به پول و به منافع
طبقات خاص است. اين نظامها نيز مقابل مردم قرار دارند؛ چه اقرار كنند، چه اقرار
نكنند؛ ليكن در نظام اسلامى حكومت عامل مردم است؛ دست مردم است؛ نماينده و خادم و
كارگزار مردم است؛ صاحب حق، مردماند.[2]
2- 1. حكومت زورمدارى (استبدادى)
بشر در طول تاريخ، بيشترين خطا و گنهكارى و بىتقوايى خود را در
عرصهى حكومتدارى نشان دادهاست. گناهانى كه از سوى حاكمان و زمامداران و مسلطان
بر سرنوشت مردم سرزدهاست، با گناهان بسيار بزرگ افراد معمولى و عادى قابل مقايسه
نيست. در اين عرصه، بشر كمتر از خرد و اخلاق و حكمت بهره بردهاست. در اين عرصه،
منطق خيلى كمتر از عرصههاى ديگر زندگى بشرى حاكم بوده است. كسانى كه خسارت اين
بىخردى و بىمنطقى و فساد و گناهآلودگى را پرداختهاند، آحاد افراد بشر- گاهى
مردم يك جامعه و گاهى مردم جوامع متعدد- بودند. اين حكومتها در آغاز به شكل
استبداد فردى بودند؛ بعد با تحول جوامع بشرى، به صورت استبداد جمعى و سازمانيافته
درآمدند.[3] ... در اين
كشور، ولايتْ ولايتِ امريكا و صهيونيستها و اعداءالله بود و نظام اجتماعى، تحت
تأثير افكار و فرهنگ و رفتار و خواست و اراده و
[1] - پيام رهبر معظم انقلاب به ملت ايران به مناسبت
بيستمين سالگرد انقلاب اسلامى 21/ 11/ 1377
[2] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسؤولان قوه
قضائيه و خانواده شهداى هفتم تير 7/ 4/ 1383
[3] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسؤولان و
كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 27/ 12/ 1380