تا در اين صحنهى عظيم و در اين عرصهى
متنوع، به مجموعهى تلاش انسان شكل و جهت بدهد و آن را هدايت كند. دين و دنيا در
اين تعبير و به اين معناى از دنيا، از يكديگر تفكيكناپذيرند. دين نمىتواند غير
از دنيا عرصهى ديگرى براى اداى رسالت خود پيدا كند. دنيا هم بدون مهندسى دين و
بدون دست خلاق و سازندهى دين، دنيايى خواهد بود تهى از معنويت، تهى از حقيقت، تهى
از محبت و تهى از روح. دنيا- يعنى محيط زندگى انسان- بدون دين، تبديل مىشود به
قانون جنگل و محيط جنگلى و زندگى جنگلى. انسان در اين صحنهى عظيم بايد بتواند
احساس امنيت و آرامش كند و ميدان را به سوى تعالى و تكامل معنوى باز نمايد. در
صحنهى زندگى بايد قدرت و زور مادى ملاك حقانيت بهحساب نيايد. در چنين صحنهيى،
آنچه مىتواند حاكميت صحيح را بر عهده بگيرد، جز دين چيز ديگرى نيست. تفكيك دين از
دنيا به اين معنى، يعنى خالى كردن زندگى و سياست و اقتصاد از معنويت؛ يعنى نابود
كردن عدالت و معنويت. دنيا به معناى فرصتهاى زندگى انسان، به معناى نعمتهاى
پراكندهى در عرصهى جهان، به معناى زيبايىها و شيرينىها، تلخىها و مصيبتها،
وسيلهى رشد و تكامل انسان است. اينها هم از نظر دين ابزارهايى هستند براى اينكه
انسان بتواند راه خود را به سوى تعالى و تكامل و بروز استعدادهايى كه خدا در وجود
او گذاشتهاست، ادامه دهد. دنياى به اين معنا، از دين قابل تفكيك نيست. سياست و
اقتصاد و حكومت و حقوق و اخلاق و روابط فردى و اجتماعى به اين معنا، از دين قابل
تفكيك نيست. لذا دين و دنيا در منطق امام بزرگوار ما مكمل و آميخته و درهم تنيدهى
با يكديگر است و قابل تفكيك نيست. اين، درست همان نقطهيى است كه از آغاز حركت
امام تا امروز، بيشترين مقاومت و خصومت و عناد را از سوى دنياداران و مستكبران
برانگيخته است؛ كسانى كه زندگى و حكومت و تلاش و ثروت آنها مبتنى بر حذف دين و
اخلاق و معنويت از جامعه است.[1]
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب در مراسم شانزدهمين
سالگرد ارتحال امام خمينى( ره) 14/ 3/ 1384