آمدهاست. همه مكتب هاى توحيدى براى انسان
سازى آمدهاند. ما مكلفيم انسان بسازيم.[1]
چنانچه مقررات الهى مستقر شد؛ نظم متكى به اسلام به وجود آمد و عدالت اجتماعى تحقق
پيدا كرد، هنوز يك هدف متوسط، يا در واقع يكى از مراحل راه، طى شدهاست. مرحلهى
بعد آن است كه مردمى كه در اين نظام، به آسودگى، بىدغدغه و با برخوردارى از عدل
زندگى مىكنند، براى تخلق به اخلاق حسنه، فرصت و شوق پيدا كنند. اين، آن چيزى است
كه من خواستم امروز روى آن تكيه كنم و مىخواهم اين نكته را عرض كنم كه بعد از
تشكيل حكومت، اين هدف است. بلكه بعد از تشكيل نظام عادلانه و استقرار عدالت
اجتماعى و حكومت واقعا اسلامى، هدف اين است. اين، هدف بعدى است.[2]
اصلا بشر كه در دنيا كار و جهاد و تلاش مىكند و مىخواهد حاكميت خدا را در زمين
به وجود بياورد، براى چيست؟ براى اين است كه انسانها نورانيت پيدا كنند. اصلا
فايدهى اساسى و هدف اصلى اين است كه انسانها متخلق به اخلاقالله بشوند. تخلق به
اخلاقالله، مقدمه براى يك كار ديگر نيست؛ كارهاى ديگر، مقدمه براى تخلق به
اخلاقالله است. عدل، مقدمهى تخلق به اخلاقالله و نورانى شدن انسانهاست. حكومت اسلامى
و حاكميت پيامبران، براى همين است؛ «إِنَّمَا بُعِثْتُ
لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق».[3]
پس، در برخورد و عمل شخصى، اين تأثير مىگذارد. از اينجا مصلحت را شروع كنيد، تا
همهگونه ارتباطات و موضعگيريها و تلاشهاى شما موفق باشد.[4]
پيغمبر خدا (صلى الله عليه و آله) براى چه مىآيد؟ پيغمبر براى به