لكن مسلماً عدهى زيادى از مسلمانها،
مسلمانان اهل سنت، برادران سنّى ما معتقد هستند بر اينكه حكومت اسلامى كه متعلّق
به پيغمبر بود، اين به انسانهايى با يك شرائط عادى و معمولى و بدون فسق و الحاد و
فجور منتقل خواهد شد.[1] واجب است
اطاعت كنيد از اولى الامر ... بر شما واجب است به حكم اسلام، كه تبعيت كنيد؛ و به
حكم قرآن، به حسب رأى علماى خودتان، به حسب رأى مشايخ خودتان. شما اگر چنانچه
مسلِم هستيد، چرا تبعيت از قرآن نمىكنيد؟ چرا به حسب آن طورى كه علماى شما
استفاده [كردهاند] از آيه شريفه «أَطيعُوا اللَّهَ وَ
أَطيعُوا الرَّسولَ وَ أُولِى الأمْرِ مِنْكُمْ»[2]
اطاعت نمىكنيد؟ شما در صورت مسلمان هستيد، در ظاهر اظهار اسلام مىكنيد؛ به حسب
واقع مسلم نيستيد.[3] من بايد
يك تنبه ديگرى هم بدهم و آن اينكه من كه ايشان را حاكم كردم، يك نفر آدمى هستم كه
به واسطه ولايتى كه از طرف شارع مقدس دارم، ايشان (نخست وزير) را قرار دادم ...
ايشان را كه من قرار دادم واجبُ الْاتِّباع است، ملت بايد از او اتّباع كند. يك
حكومت عادى نيست، يك حكومت شرعى است؛ بايد از او اتّباع كنند. مخالفت با اين حكومت
مخالفت با شرع است، قيام بر عليه شرع است. قيام بر عليه حكومت شرع جزايش در قانون
ما هست، در فقه ما هست؛ و جزاى آن بسيار زياد است. من تنبه مىدهم به كسانى كه
تخيل اين معنى را مىكنند كه كارشكنى بكنند يا اينكه خداى نخواسته يكوقت قيام بر
ضد اين حكومت بكنند، من اعلام مىكنم به آنها كه جزاى آنها بسيار سخت است در فقه
اسلام. قيام بر ضد حكومت خدايى قيام بر ضد خداست؛ قيام بر ضد خدا كفر است.[4]