اجراى احكامش را محدود كرد به دويست سال؟ و
پس از غيبت صغرا اسلام ديگر همه چيزش را رها كرده است؟ اعتقاد به چنين مطالبى يا
اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هيچ كس نمىتواند بگويد
ديگر لازم نيست از حدود و ثغور و تماميت ارضى وطن اسلامى دفاع كنيم؛ يا امروز
ماليات و جزيه و خراج و خمس و زكات نبايد گرفته شود؛ قانون كيفرى اسلام و ديات و
قصاص بايد تعطيل شود. هر كه اظهار كند كه تشكيل حكومت اسلامى ضرورت ندارد، منكر
ضرورت اجراى احكام اسلام شده، و جامعيت احكام و جاودانگى دين مبين اسلام را انكار
كرده است. اعتقاد به ضرورت تشكيل حكومت و برقرارى دستگاه اجرا و اداره جزئى از
ولايت است؛ چنانكه مبارزه و كوشش براى آن از اعتقاد به ولايت است. درست توجه كنيد.[1]
3. ضرورت اجراى هميشگى احكام شرع
بديهى است ضرورت اجراى احكام، كه تشكيل حكومت رسول اكرم (صلى الله
عليه و آله) را لازم آورده، منحصر و محدود به زمان آن حضرت نيست؛ و پس از رحلت
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) نيز ادامه دارد. طبق آيه شريفه، احكام اسلام
محدود به زمان و مكانى نيست و تا ابد باقى و لازم الاجراست. تنها براى زمان رسول اكرم
(صلى الله عليه و آله) نيامده تا پس از آن متروك شود، و ديگر حدود و قصاص، يعنى
قانون جزاى اسلام، اجرا نشود؛ يا انواع مالياتهاى مقرر گرفته نشود؛ يا دفاع از
سرزمين و امت اسلام تعطيل گردد. اين حرف كه قوانين اسلام تعطيلپذير يا منحصر و
محدود به زمان يا مكانى است، بر خلاف ضروريات اعتقادى اسلام است.
بنابراين، چون اجراى احكام پس از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) و
تا ابد ضرورت دارد، تشكيل حكومت و برقرارى دستگاه اجرا و اداره ضرورت