ما در قانون اساسى براى رهبر، رئيس جمهور،
نمايندهى مجلس و براى وزير شرايطى قائل شدهايم و با اين شرايط گفتهايم اين
وظيفه را مىتواند انجام بدهد، اين شرايط، ملاك مشروعيت برعهده گرفتن اين وظايف و
اختيارات و قدرتى است كه قانون و ملت به ما عطا مىكند؛ يعنى اين حكم ولايت، با
همهى شعب و شاخههايى كه از آن متشعب است، رفته روى اين عناوين، نه روى اشخاص. تا
وقتى كه اين عناوين، محفوظ و موجودند، اين مشروعيت وجود دارد. وقتى اين عناوين
زايل شدند، چه از شخص رهبرى و چه از بقيهى مسؤولان در بخشهاى مختلف، آن مشروعيت
هم زايل خواهد شد. ما بايد به دنبال كارآمدى باشيم. بايد هر يك از كسانى كه متصدى
اين مسؤوليتها، از صدر تا ساقه، هستند، بتوانند آنچه را كه برعهدهى آنهاست،
بهقدر معقول انجام دهند. انتظار معجزه و كار خارقالعاده نداريم و نبايد داشته
باشيم؛ اما بايست انتظار تلاش موفق را، كه در آن نشانههاى توفيق هم مشاهده شود،
داشتهباشيم.[1] آن دست
ملكوتى و الهى كه اصل ولايت فقيه را در قانون اساسى گذاشت، فهميد چهكار مىكند.
آن كسى كه در اين مسند هست، اگر همين دفاع از مصالح انقلاب و مصالح كشور و مصالح
عاليهى اسلام و مصالح مردم و اين روحيه و اين عمل را نداشته باشد، شرايط از او
سلب شده است؛ آنوقت صلاحيت نخواهد داشت؛ لذاست كه شما مىبينيد با همين اصل
مخالفند؛ چون مىدانند كه مسأله، مسألهى اشخاص نيست. زيدى با اين نام، اين
مسؤوليت را بهعهده گرفتهاست؛ البته با او دشمنند، اما مىدانند كه مسأله با او
تمام نمىشود؛ او هم نباشد، يكى ديگر باشد، باز هم قضيه همين است؛ لذا با اصلش
مخالفند. بدانند تا وقتى كه اين اصل نورانى در قانون اساسى هست و اين ملت از بن
دندان به اسلام عقيده دارند، توطئههاى اينها ممكن است براى مردم دردسر درست كند؛
اما نخواهد توانست اين بناى مستحكم را متزلزل سازد.[2]
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با اعضاى مجلس
خبرگان رهبرى 31/ 6/ 1383
[2] - بيانات رهبر معظم انقلاب در خطبههاى نماز جمعهى
تهران 23/ 2/ 1379