... خصوصيت دوم اينكه اين انسان آگاه به
معارف الهى و فقه الهى داراى قدرتى باشد كه بتواند خود را از گناه، از خطاى عمدى،
از انحراف عمدى مصون بدارد، يعنى همان چيزى كه در عرف فرهنگ اسلامى به آن عدالت
گفته مىشود. عدالت آن ملكهيى است كه آن حالت نفسانى و روحى است كه در هر انسانى
باشد او را از گناه، از خطا و انحراف باز مىدارد. البته اشتباه براى همه متصور
است؛ اما عمدتاً گناه كردن براى كسى كه دارى ملكهى عدالت است هرگز متصور نيست.[1] ما مسلمين بايد ولايت را تجربه
كنيم. در طول قرنهاى متمادى نگذاشتند. چه كسانى نگذاشتند؟ همان كسانى كه حكومت به
سبك ولايت، آنها را از مسند قدرت و حكومت كنار مىزند؛ و الا به نفع مردم است.
كدام كشورها هستند كه اگر در رأس حاكميتشان يك انسان پرهيزگار پارساى مؤمن
مراعاتكنندهى اوامر و نواهى الهى و عامل به صالحات و حسنات باشد، براى آنها بهتر
نباشد، از اينكه فرد ميگسار شهوتران پولپرست دنياپرستى بر سر كار باشد؟ هر ملت و
هر مذهبى كه مىخواهند، داشته باشند.[2] اگر
دستگاه مديريت جامعه، صالح و سالم باشد، خطاهاى متن جامعه، قابل اغماض است و در
مسير جامعه، مشكلى بهوجود نخواهد آورد. اما اگر مديريت و رأس جامعه، از صلاح و
سلامت و عدل و تقوا و ورع و استقامت دور باشد، ولو در ميان مردم صلاح هم وجود
داشته باشد، آن صلاح بدنهى مردم، نمىتواند اين جامعه را به سرمنزل مطلوب هدايت
كند. يعنى تأثير رأس قله و هرم و مجموعهى مديريت و دستگاه اداره كننده در يك
جامعه، اينقدر فوقالعاده است. اين است كه ما روى مسألهى غدير، اينقدر تكيه
مىكنيم.[3]
[1] - بيانات مقام معظم رهبرى در خطبهى نماز جمعه 30/
2/ 1362
[2] - سخنرانى رهبر معظم انقلاب در ديدار با مسؤولان و
كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، به مناسبت عيد سعيد غدير 10/ 4/ 1370
[3] - سخنرانى رهبر معظم انقلاب در ديدار با مسؤولان و
كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، به مناسبت عيد سعيد غدير 20/ 4/ 1369