چيزى كه مىخواهد در قبال حكمروايى خدا، بر
انسان حكمروايى كند. ذهن انسان فورا به سمت اين قدرتهاى مادى و استكبارى مىرود؛
البته اينها مصاديقش هستند؛ اما يك مصداق بسيار نزديكتر دارد و آن، هواى نفس ماست.
شرط توحيد، سرپيچى كردن و عدم اطاعت از هواى نفس است؛ كه اين «أَخْوَفَ مَا
أَخَاف»[1] است ...
دوم، هدف گرفتن تعالىِ انسان است؛ تعالىِ خود و ديگران. اين تعالى
شامل تعالىِ علمى، تعالىِ فكرى، تعالىِ روحى و اخلاقى، تعالىِ اجتماعى و سياسى-
يعنى جامعه تعالى پيدا كند- و تعالىِ اقتصادى است؛ يعنى رفاه امور زندگى مردم. همه
موظّفند براى اين چيزها تلاش كنند: گسترش و پيشرفت علم براى همه؛ حاكميت انديشهى
سالم و فكر درست؛ تعالىِ روحى و معنوى و اخلاقى، خُلق كريم و مكارم اخلاق؛ پيشرفت
اجتماعىِ بشرى- نه فقط جنبههاى معنوى و علمى و اخلاقى يك فرد، بلكه جامعه هم مورد
نظر است- و پيشرفت امور اقتصادى و رفاهى انسانها، و بايستى مردم را به سمت رفاه و
تمتّع هرچه بيشتر از امكانات زندگى پيش ببرند. اين يكى از وظايف همه است؛ مخصوص
دورهى قدرت و حكومت هم نيست؛ در دورهى حكومتِ غير خدا هم اين وظيفه وجود دارد.[2]
3. هدف تلاشهاى پيامبران
3- 1. برانگيختن عقل انسان
اولين كار پيامبر مكرم، اثارهى عقل است؛ برشوراندن قدرت تفكر است؛
قدرت تفكر را در يك جامعه تقويت كردن. اين، حلّال مشكلات است. عقل است كه انسان را
به دين راهبرد مىدهد، انسان را به دين مىكشاند. عقل
[1] - بيمناكترين چيزى كه از آن بر شما مىترسم.( أمالى
المفيد، ص 345)
[2] - بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسؤولان و
كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 12/ 9/ 1379