معنا كه انسانها آزادند هيچ كارى نكنند و
در عوض برايشان ممنوعيت قانونى وجود نداشته باشد (برخلاف نظام طرفداران برابرى كه
مىگويد شما تنها آنچه قانون اجازه مىدهد مىتوانيد انجام دهيد). اين آزادى در
تركيب با آزادى سياسى كه بعداً توضيح مىدهيم، مهمترين نوع آزادى را بوجود
مىآورد.
4- آزادى سياسى
دنيايى را تصور كنيد كه در آن، شما تحت حاكميت يك رژيم خود كامه و
مستبد زندگى مىكنيد و تنها حكومت است كه به طور غير قابل پيشبينى به شما مىگويد
«دوشنبه چهكار كنيد، سه شنبه چه كار كنيد، چهارشنبه چه كارى را نكنيد و ...» در
آزادىاى كه آن را آزادى سياسى مىناميم، حق عملكرد دائمى و قابل پيشبينى مشخصى
تعيين شده است (چه از اين حق استفاده كنيم و چه نكنيم) و اين آزادى قدرت دولت را
محدود كرده و بدين ترتيب به تضمين عملكرد اين حقوق كمك مىكند. رايجترين شكل
آزادى سياسى، آزادى كلام است اما آزادىهايى مانند همكارى با افرادى كه خودتان
انتخاب مىكنيد، برخوردارى از مالكيت، عبادت، ترك يا بازگشت به وطن و رأى دادن در
انتخابات (اگر مردم در دموكراسى زندگى كنند) را نيز شامل مىشود. بنابراين وقتى
چنين حقوقى وجود داشته باشد، مىتوانيم بگوييم كه نسبت به آنها آزادى سياسى داريم.
لازم به توضيح نمىباشد كه اين نوع آزادى به نام آنچه ما در زمان خود