ويژگى، انسان را از قلمرو حيوانات متمايز
مىكند و اصلى است كه براساس آن آدمى صفات اخلاقى يا غيراخلاقى پيدا مىكند و از
اين روست كه برخى از افراد آزادى درونى را آزادى اخلاقى مىنامند.
اين نوع آزادى به خودى خود اخلاقى نيست بلكه بيشتر ظرفيت منحصر به
فردى است كه ما براى اخلاقى بودن يا نبودن براساس چگونگى استفاده از اين آزادى، در
خود داريم.
2- آزادى فردى
در اكثر آزادىهايى كه در دنيا از آن صحبت مىشود، حداقل به آزادىاى
كه ريشه در مذاهب بزرگ و جنبشهاى مهم فلسفى داشته باشد، پرداخته مىشود كه به آن
آزادى از خويش مىگويند و به ما ياد مىدهند كه چطور بايد از خطر هميشگى اسارت
توسط لغزشها و شهواتمان فرار كنيم.
در گذشته از اين آزادى به صورت كنترل ارادى، پرهيز و تقوا ياد مىشده
است.
3- آزادى بيرونى
اين نوع آزادى به آزادى طبيعى و رايج قابل انتظار از زندگى روزانه در
اغلب كشورها در طول تاريخ باز مىگردد كه برخى مواقع «آزادى از» توصيف مىشود زيرا
كه امنيت حاصل از عدم دخالت حاكمان به خصوص دولت را در برمىگيرد. گاهى اوقات هم
آزادى منفى ناميده مىشود، بدين