اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 208
هجدهم ذى حجة سال دهم هجرى طى آئينى رسمى در
محل غدير خم، على بن ابيطالب عليه السّلام را به جانشينى خود معرفى نموده و
مسؤوليت هدايت و سرپرستى مسلمانان را پس از خود بر عهدهى ايشان گذاشتند؛[1] اما پس از رحلت آن حضرت، مسايل و
حوادثى به وقوع پيوست كه مانع از انتقال حكومت و رهبرى سياسى جامعه به امام على
عليه السّلام شد و در نتيجه آن امام بزرگوار، درعينحال كه مقام امامت و ولايت
مسملين را بر عهده داشتند، خانهنشين شدند.
در سال سى و پنج هجرى، در شرايطى كه جامعهى اسلامى به مدت بيست و
پنج سال از راه مستقيم امامت فاصله گرفته و از بعد رهبرى سياسى به آسيبهاى سختى
دچار شده بود، مسلمانان به سوى امام على عليه السّلام هجوم آورده و با اصرار از
ايشان خواستند كه زمام حكومت اسلامى را در دست گيرد.
امام عليه السّلام ابتدا از پذيرش خلافت، خوددارى كردند؛ اما پس از
آنكه اصرار فراوان مردم را مشاهده نمودند، مسؤوليت رهبرى مسلمانان را پذيرفته و
زمام امور مسلمين را به دست گرفتند[2].
انگيزهى اصلى امام عليه السّلام از پذيرش اين مسؤوليت، اصلاح وضعيت
نابسامان جامعه، مبارزه با ظلم و تبعيض و برپايى عدالت بود. آن حضرت، خود در اين
رابطه مىفرمايد: «اگر اين حضور عمومى نبود و ياران، حجت را بر من تمام نمىكردند
و خدا از علما تعهد نگرفته بود كه ستمكار شكمباره را برنتابند و به يارى گرسنگان
ستمديده برخيزند، رشتهى اين كار را وامىنهادم و پايان آن را چون آغازش
مىانگاشتم و مىديديد كه دنياى شما [و حكومت و مقامات آن] در نزد من ناچيزتر از
آب بينى بز است»[3].
با شروع حكومت امام على عليه السّلام، ادارهى امور جامعهى اسلامى،
دستخوش تغيير و تحول شد، بسيارى از كارگزاران و استانداران كه از شايستگى لازم
برخوردار نبودند از سمت خود عزل شدند. ضوابط و ملاكهاى مديريتى تغيير كرد و از
همه مهمتر امتيازات نابهجاى اشراف لغو گرديد. اموال بيت المال كه متعلق به عموم
مسلمين بود، به گونهاى توزيع شد كه همهى مردم، اعم از قدرتمندان و ضعيفان سهم
يكسان دريافت كردند.