اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 200
متفاوت بود. چنانچه خليفهى اول با تبانى
جمعى اندك در سقيفه به خلافت رسيد.
مورخان گفتهاند: بيعت با ابو بكر در آغاز، ناگهانى و دو نفرى انجام
گرفت؛ يعنى عمر و ابو عبيده جراح با وى به عنوان خليفه بيعت كردند و در همان سقيفه
و جمع اندك مهاجر و انصار، او را معرفى كرده، خواستار بيعت شدند؛ عمر شمشير خود را
از نيام بيرون كشيده و در راه بازگشت از سقيفه، به هركس مىرسيد از او مىخواست كه
با ابو بكر به عنوان خليفهى پيامبر بيعت كند؛ در غير اين صورت، او را تهديد نموده
و بدينگونه عدهاى با رغبت و بسيارى از روى اكراه به بيعت با او تن دادند. عمر
نيز با وصيت و نصب خليفه اول در موقعيت خلافت قرار گرفت و همچنين عثمان با انتخاب
شوراى شش نفرى خلافت، كه نتيجهى آن از قبل مشخص به نظر مىرسيد، بر مسند خلافت
تكيه زد.
اما پس از عثمان، جريان تعيين امر خلافت، شكل ديگرى به خود گرفت.
عموم مردم و صحابه، با رويگردانى از روند سابق، به شخصى روى آوردند كه بيست و پنج
سال از حق امامت مسلمين و خلافت رسول خدا محروم گرديد؛ بيعتى پرشور و بىسابقه كه
برخاسته از نياز عمومى به عصمت، عدالت و امانت بود، خلافت امام على عليه السّلام،
مردمىترين حكومت است كه در تاريخ خلافت اسلامى، شكل گرفت.
5. خلافت امام حسن مجتبى عليه السّلام
در مورد خلافت امام حسن عليه السّلام، بين مورخان، اختلاف نظر وجود
دارد؛ بدين ترتيب كه برخى دوران خلافت ايشان را نه از عهد خلفاى راشدين مىدانند و
نه از زمرهى دوران ملوكى به حساب مىآورند؛ ولى ديگران، با توجه به اقبالى كه
باقى مانده مهاجرين و انصار و نيز مردم عراق و نواحى شرقى سرزمين اسلام، به آن
حضرت نشان دادند، دورهى شش ماهه حكومت آن جناب را در عداد خلافت خلفاى راشدين به
حساب مىآورند؛ چنانچه برخى نيز بنابر روايت منسوب به پيامبر كه پس از سى سال
خلافت، امارت شكل مىگيرد.
خود را موظف دانسته كه اين شش ماه را نيزاز دوران خلافت بدانند[1]، يعنى تنها با محاسبه آن، «الخلافة
بعدى ثلاثون سنة» درست مىشود.
در هر صورت با وجود كسانى از صحابه در ميان مهاجر و انصار و حتى
قريشيان موجود