اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 194
مهاجر و انصار، فضا را براى بىتوجهى به
رهبرى على عليه السّلام و تكيه زدن نااهلان غير معصوم بر اريكهى حكومت دينى آماده
كردند.
مجموعهى اين وقايع چنان سريع و شتابزده اتفاق افتاد كه نه تنها على
عليه السّلام بلكه وفادارترين و صادقترين ياران پيامبر؛ يعنى كسانى چون: سلمان،
ابو ذر و مقداد پس از فراغت از كفن و دفن رسول خدا از اين اتفاق مهم باخبر گرديدند[1].
در «نظام خلافت» حاكم به عنوان جانشين پيامبر شناخته مىشد و موظف
بود كه راه و سنت آن حضرت را دنبال كند. جهان اسلام طىّ چند قرن متمادى در چارچوب
اين نظام سياسى اداره شد و مسلمانان در اين مدت اشكال مختلفى از نظام خلافت را
تجربه كردند.
در اين قسمت با نگاهى گذرا به دوران حاكميت برخى از خلفا؛ ويژگىهاى
نظام خلافت بيشتر آشنا مىشويم.
1. خلافت ابو بكر
ابو بكر، اولين شخصى است كه پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و
سلم بر مسند خلافت تكيه زد. وى از سوى گروهى از صحابه و در محلّى به نام «سقيفه
بنى ساعده» به خلافت برگزيده شد و بيش از دو سال بر مسلمانان حكومت كرد. در دوران
خلافت ابو بكر، آيين نوپاى اسلام رواج بيشترى يافت و با حركت صفوف مجاهدان به
مرزهاى شرق و شمال و محاصرهى شهر دمشق از سوى آنان، زمينههاى گسترش جغرافيايى
جهان اسلام فراهم شد.
نظام خلافت در دوران ابو بكر با چالشهايى نيز روبهرو بود كه از آن
جمله بايد به: بحران مشروعيت اين نظام اشاره كرد. مخالفت گروهى از بزرگان صحابه و
عدم بيعت اهل بيت پيامبر كه در رأس آنان امير المؤمنين على عليه السّلام قرار
داشت، مشروعيت نظام خلافت و حاكميت شخص ابو بكر را به شكل جدى زير سؤال برده بود[2].
مصالح امت اسلامى ايجاب مىكرد كه امام على عليه السّلام نتواند
مخالفت خويش را ابراز نمايد؛ البته علت سكوت آن حضرت را مىتوان در اوضاع اجتماعى-
سياسى و شكلگيرى قيامهاى داخلى در شبه جزيره، وجود قدرتهاى بزرگ خارجى؛ چون:
ايران و روم و