اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 183
يكى از اقداماتى كه در اين مسير صورت گرفت،
پيوند «اخوت» بين مؤمنين مهاجر و انصار بود كه در راه حق يكديگر را يارى دهند و پس
از مرگ از يكديگر ارث ببرند. اينان نود يا صد نفر بودند نيمى از مهاجران و نيمى از
انصار، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به آنان فرمود:
«تأخّوا فى اللّه اخوين اخوين»؛ در راه خدا، دو نفر دو نفر با هم برادرى
كنيد. سپس، دست على بن ابيطالب عليه السّلام را گرفت و فرمود: «هذا اخى» اين برادر
من است.[1] حكم توارث
ناشى از عقد اخوت با نزول آيهى: اولوا الارحام بعضهم
اولى ببعض فى كتاب الله[2]، بعد از جنگ بدر منسوخ گرديد.
اقدام بعدى، تغيير ساختار قبيلگى بود؛ البته هرچند تعرض آشكار و
مستقيم به ساخت قبيله صورت نگرفت؛ اما پيمان عمومى مدينه، كه در آن مرزهاى اعتقادى
و سيعترى فراروى قبايل قرار گرفت و حقوق اجتماعى تعريف شده در آن، به طور كلى
مخالف با حقوق پذيرفته شدهى ميان قبايل بود، زمينهساز تحول اساسى در بافت زندگى
قبيلگى گرديد؛ همچنين مكانيزم حل اختلافات، متفاوت و متعارض با نظام قبيلهاى، به
خدا و رسول او سپرده شد.
اقدام سوم، تنظيم روابط با يهوديان ساكن در مدينه بود. يهوديان مدينه
از جايگاهى برخوردار بودند كه نقش آنان نبايد ناديده گرفته مىشد؛ چون آنان پيرو
دين الهى بوده و از موفقيت اقتصادى خاصى برخوردار بودند و روابط تجارى نزديكى با
قريش داشتند؛ از اين رو، در پيمان با يهوديان، آنان بخشى از امت واحده ناميده
شدند.
موارد عمدهى اين پيمان عبارتست از: 1. مسلمانان و يهوديان، مانند يك
ملت در مدينه زندگى مىكنند.
2. مسلمانان و يهوديان در انجام مراسم دينى خود آزاد خواهند بود.
3. در موقع پيشامد جنگ، هركدام از اين دو، ديگرى را درصورتىكه
متجاوز نباشد، عليه دشمن كمك خواهد كرد.
4. هرگاه مدينه مورد حمله و تاختوتاز دشمن قرار گيرد، هر دو با هم
در دفاع از آن
[1] - رهنما، زين العابدين؛ صص 540- 535 و رسول
جعفريان، تاريخ سياسى اسلام ج 1، صص 382- 378.