اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 163
«در فرهنگ قرآنى امنيت يك مفهوم وسيع،
متوازن و عميق دارد و شامل تمامى ابعاد زندگى و حوزههاى سياسى، اقتصادى و اجتماعى
و فرهنگى و امنيتى داخلى و خارجى مىشود و بر الگويى از امنيت تأكيد مىشود كه
بااقتدار و انسجام و وحدت و ارتباط جامعه اسلامى و استحكام درونى جامعه پيوند
دارد».[1] امنيت به
عنوان هدف نظام سياسى از اهميتى برخوردار است كه «پس از عصر نوزائى، فلاسفهى
سياست، مهمترين كار ويژهى حكومت را، ايجاد امنيت و جلوگيرى از هرج و مرج
دانستهاند، كسانى چون هابز بر اين باورند كه هدف و وظيفهى حكومت تنها برقرارى
نظم و امنيت در جامعه است، به عقيدهى وى انسانها گرگ همديگرند و ضرورت وجود
دستگاهى كه انسانها را مهار و در جامعه امنيت برقرار كند امرى الزامى است؛ يعنى
وظيفهى اصلى حكومت اين است كه مقررات و قوانين را به اجرا گذارد و مانع ايجاد هرج
و مرج و ناامنى در جامعه شود و در برابر عوامل تهديد كنندهى خارجى قوهى دفاعى
داشته باشد تا بتواند از موجوديت و كيان كشور حراست كند. جان لاك نيز كه از پايهگزاران
انديشهى امپرياليسم به شمار مىرفت، هدف حكومت را امنيت معرفى مىكرد».[2] در اسلام نيز امنيت و آرامش
اجتماعى، بدون توجه به نوع نظام سياسى و اقسام آن، مورد توجه و احترام است و اخلال
در نظم اجتماعى و امنيت جامعه از محرمات مورد اتفاق فقها مىباشد. از سوى ديگر،
حفظ امنيت در چارچوبه نظام سياسى و برخورد با فتنهگرىها و اقداماتى كه آرامش
روانى جامعه را به هم مىزند و امنيت سياسى، اجتماعى را سلب مىنمايد، مورد توجه
فراوانى قرار گرفته است. قرآن در سورهى مائده با لحن شديدى كيفر محارب و مفسد فى
الارض را كه به تجاوز، شرارات و جنايت اقدام نموده و امنيت جامعه را به خطر
مىاندازد، اينگونه بيان داشته است: انّما جزاء الذين يحاربون
الله و رسوله و يسعون فى الارض فسادا ان يقتّلوا او يصلّبوا او تقطّع ايديهم و
ارجلهم من خلاف او ينفوا من الارض ...؛[3]
كيفر و مجازات آنانكه با خدا و پيامبرش مىجنگند و در زمين فساد مىكنند، آن است
كه كشته يا به دار آويخته شوند يا دستها و پاهايشان بر
[1] - درى نجفآبادى، قربانعلى؛ نگاهى به امنيت از منظر
امير مؤمنان؛ فصلنامه حكومت اسلامى؛ شمارهى 18، ص 281.