اسم الکتاب : ميعاد نور المؤلف : شريعت، محسن الجزء : 1 صفحة : 146
صفا و مروه و تقصير حلال شده؛ تجلىنور خدا،
نظر به عالم ملكوت، لياقت نيل به مراتب يقين و ديده بصيرت كه تماما در زندگى براى
خود حرام كردهبود اينك حلال شده؛ چرا كه اكنون صفات شيطانى خود را تفصير كردهاست.
مگر نه اينكه به قول قرآن؛ اگر نبود آن شياطين كه بر دلهاى فرزندان آدم هجوم
مىبردند، هر آينه ديده آنان به ملكوت آسمانها و زمين روشن مىشد.
تقصير در حقيقت سفر «منالحق الىالخلق» است. بهعبارت ديگر وقتى كه به حق واصل شدى و زائر كامل گشتى، با
تقصير مجوز داده مىشود كه از حالاحرام خارجشوى و به زندگى عادى برگردى. اگر چه
احرام به صورت ظاهر محدوديت و محروميتاست لكن اين محدوديتها براى رشد و كمال
مطلوب است. تقصير اگر چه كارى منفىاست؛ يعنىظاهر آن كمكردن وكوتاهكردن و
چيدنموست. لكن چون دستور مولاست، در حقيقت افزونكردن به نورانيت باطن است.
همانطور كه در روايات آمده: هر تار مويى كه در تقصير و حلق تراشيده مىشود
حسنهاى از جانب حضرت حق به پرونده او اضافه شده و گناه او محو مىشود و بعد از
اين تقصير همه محرمات حلال مىشود مگر تمتع و لذت جنسى و اين تا زمانى است كه طواف
نساء و نماز آن را به جا بياورى و شايد رمز آن اين باشد كه تسلط او بر غريزه جنسى
احتياج به مقام بالاتر و عنايت افزونتر دارد.
«و لقد همَّت به و هم بها لولا ان رأى برهان ربه»[1] يوسف صديق در امتحانات الهى كسب توفيق نمود و موفق شد اما در برابر
غريزه جنسى خداوند مىفرمايد: اگر لطف خاص وبرهان روشن حق