اسم الکتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى المؤلف : كريمى والا، محمد رضا الجزء : 1 صفحة : 235
گرداندن همهجانبه انسان غربى از حاكميتهاى
تماميّتخواه و انحصارگرا در قرون وسطى، تئورى حاكميت اراده و خواست مردم به عنوان
حقيقت بنيادين و بىبديل در اعلام مشروعيت قلمرو و گستردهاى از اقدامهاى سياسى و
اجتماعى، به ويژه در عرصه حاكميت، در مغرب زمين شناخته شد.
در حقيقت، ايده مشروعيت مردمى در جهان معاصر، به ويژه در غرب را، كه
به عنوان معقولترين و مقبولترين عنصر حقانيت حكومتها شناخته مىشود، را مىتوان
در هستىشناسى و انسانشناسى خاص حاكم بر انديشه غرب ريشهيابى كرد و آن محوريت
بخشى به انسان در مجموعه جهان هستى و توجه افراطى به توانمندىهايش و در نهايت
تلاش براى نهادينه ساختن استيلاى همهجانبه انسان بر هستى و در واقع به جاى خدا
نشاندن اوست كه براساس آن، منشأ مشروعيت قدرت و قانون در اختيار امرى جز اراده
آحاد مردم قرار نمىگيرد.[1] جنبش
انسان محورى يا اومانيسم) msinamuH (كه مقارن پايان قرن سيزدهم در جنوب ايتاليا
شكل گرفت و سپس در سرار آن كشور گسترش يافت و پس از آلمان، بعد «فرانسه»،
«اسپانيا» و «انگلستان» را دربر گرفت، ابتدا به صورت جنبشى ادبى، فرهنگى، فكرى و
آموزشى رخ نمود و در مراحل بعد جنبه سياسى- اجتماعى به خود گرفت و تقريبا همه
مكاتب فلسفى، اخلاقى، هنرى، ادبى و نظامهاى سياسى را تحت سيطره خود درآورد.
در مورد ريشهيابى و بار معنايى واژه اومانيسم بحثهاى نسبتا مفصل و
ديدگاههاى مختلفى از طرف محققان طرح و ارائه شده است؛ زيرا اين واژه در طول زمان
تطورات معنايى گوناگونى را برتافته است؛[2]
اما تأمل در اين معانى ما را به اين
[1] - ر. ك: عباس حسينى قائممقامى، قدرت و مشروعيت، ص
424.
[2] - براى آگاهى از اينگونه مباحث لغتشناسى در مورد
واژه اومانيسم ر. ك: بابك احمدى، معماى مدرنيته، ص 83- 91.
اسم الکتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى المؤلف : كريمى والا، محمد رضا الجزء : 1 صفحة : 235