اسم الکتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه المؤلف : مصباح يزدي، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 73
نمىتوان از اين حال (آزادى، برابرى و
استقلال) بيرون آورد و تابع قدرت شخص ديگرى كرد مگر با رضايت خود او».[1] 6. در انديشه اسلامى كثرت در وحدت
پذيرفته شده است. البته حد و مرزها و ابعاد كثرتگرايى را قوانين اسلام معين
مىكند. در دمكراسى غربى به لحاظ تئوريك كثرتگرايى يكى از مبانى مهم آن به شمار
مىرود.
7. ليبراليسم و اصالت آزادى محور اساسى نظريههاى سياسى غرب پس از
رنسانس است. طبعا نظريه دمكراسى غربى نيز در اين راستا مىباشد. در انديشه اسلامى
با توجه به آرمانها و اصالت فضيلت، آزادى در چارچوب احكام اسلامى و به تناسب نيل به
هدف پذيرفته است.
8. در مردمسالارى غربى، سياست و ارزش از هم جدايند اما در انديشه
اسلامى و نظام مردمسالارى دينى اين دو عجين هستند.
9. مهمترين شاخصه دولت اسلامى خدمتگزارى است. لذا مىتوان آن را
دولت خدمتگزار ناميد؛ در مقابل اصطلاح دولت رفاه كه طى سالهاى پس از جنگ جهانى
دوم در غرب مطرح شد.
10. در انديشه دمكراسى غربى، قدرت از اصالت برخودار است. مثلا هدف
آموزشها پيروزى در زندگى و كسب قدرت است. يعنى هدف يافتن حقيقت نيست بلكه «فن يا
هنر موفق زندگى كردن مىباشد».
«آموزش سوفيستى به معناى تعليم هنر «پيشبرد هدفهاى سياسى و اجتماعى
و كسب موفقيت بود» جوان آتنى سده پنجم بيش از ميلاد به آموزشهاى سوفيستى