اسم الکتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه المؤلف : مصباح يزدي، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 63
جمهورى اسلامى را ايجاد مىكند. اين توجه به
خدا بود. از خود گذشته بود و به خدا پيوسته بود. اين رمز بود، اين رمز، رمز پيروزى
است.»[1] براساس
آنچه گفته شد مىتوان دريافت كه حاكميت بر سرنوشت را مىتوان در مسير الهى و يا
شيطانى به منصه ظهور رساند اما اسلام از پيروان خود خواسته است كه سرنوشت خويش را
براساس احكام و قوانين الهى محقق سازند.
ازاينرو مسأله اساسى در مردمسالارى دينى آن است كه حاكم در پى
تحصيل خشنودى خداوند باشد و رأى مردم تنها در چارچوب خواست و رضايت الهى مورد توجه
قرار گيرد. قرآن مجيد مىفرمايد:
«و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلّوك عن سبيل اللّه».[2] ازاينرو مىتوان دريافت كه رضايت مردم بدون توجه به قوانين الهى
موضوعيت ندارد؛ ازاينرو است كه مىگوييم در مردمسالارى حاكميت مردم در چارچوب
حاكميت الهى است. يعنى رضايت مردمى با رضايت الهى در يك راستا است و با هم تلاقى
ندارد. از سوى ديگر طبيعى است رضايت و خواست مردم در عرض خواست خداوند معنا ندارد
و با مردمسالارى دينى ناسازگار است و اگر رضايت مردم بدون خواست الهى مردم توجه
قرار گيرد نيز با مبانى انديشه اسلامى ناسازگار است. هدف حاكميت مردمسالارى دينى
اقامه حق و دفع باطل است «الا ان اقيم حقا او ادفع باطلا» ازاينرو ملاك ارزش در
مردمسالارى دينى جلب رضايت الهى و تلاش در جهت كسب رضايت مردم مسلمان در چارچوب
حاكميت الهى و