responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه المؤلف : مصباح يزدي، محمد تقي    الجزء : 1  صفحة : 21

امرى شناخته شده بود به گونه‌اى كه برخى مورخان منشأ اوليه دمكراسى را چين و هند مى‌دانند. افلاطون و ارسطو، از حكماى يونان باستان، در آثار خويش از دمكراسى ياد كرده‌اند. در نزد افلاطون، دمكراسى سمبل حكومت جاهلان بود. ارسطو دمكراسى را مظهر حاكميت فقرا و تهيدستان مى‌دانست. بدين‌سان، دمكراسى از ديد هر دو انديشمند مورد طعن و انتقاد بود.

نكته‌اى كه يادآورى آن ضرورى است آن است كه دمكراسى در يونان باستان مستقيما اجرا مى‌شد و همه شهروندان واجد شرايط در آن مشاركت داشتند امّا اين امر به اين معنا نيست كه تمامى ساكنان «دولت- شهر» داراى حق رأى بودند. بى‌ترديد دمكراسى به مثابه يك نظريه داراى پشتوانه‌هاى تئوريك بوده و نمى‌توانست در خلأ شكل گيرد. اما پرسش اساسى آن است كه: بنيان نظرى دمكراسى در يونان باستان چيست؟ حاملان فكرى آن چه كسانى هستند و آيا ميان دمكراسى در يونان باستان و دنياى معاصر همخوانى وجود دارد؟

در دمكراسى يونان آنچه بيش از هرچيز خودنمايى مى‌كند آن است كه سوفسطايى‌گرى روح دمكراسى از آغاز تا كنون بوده است در گذشته سقراط، افلاطون و ارسطو از مخالفان سرسخت دمكراسى به شمار مى‌رفتند.

به رغم تحول معنايى از گذشته تا حال، دمكراسى از آبشخور فكرى واحدى بهره مى‌گيرد و «سوفسطايى‌گرى» در گذشته و حال مهمترين خاستگاه پيدايى و پويايى دمكراسى به شمار مى‌رود. مبانى هستى شناختى، معرفت شناختى و انسان شناسى سوفسطايى زيربناى دمكراسى در گذشته و حال مى‌باشند. به ديگر سخن در تاريخ معاصر، غرب زمانى دمكراسى را پذيرفت و آن را مبناى رفتار سياسى خويش قرار داد،

اسم الکتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه المؤلف : مصباح يزدي، محمد تقي    الجزء : 1  صفحة : 21
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست