اسم الکتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى المؤلف : جمعى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 199
آيتالله مصباح كه فلسفه حكومت را آزادى
دادن به مردم مىدانست، از نظر دكتر سروش آزادى حق مردم است چه حكومت باشد چه نباشد.
تحقق آزادى خود يكى از بزرگترين حقهاست.[1]
آزادى افكار براى اين است كه انسانها بهتر بتوانند به حق دسترسى پيدا كنند زيرا
رسيدن به حق مستلزم گذر از راه پرپيچ و خم تحقيقها و تحليلهاى همگانى است.[2] لذا هرچه انسانها از آزادى بيشتر
استفاده كنند از حقوق خود استفاده كردهاند و مستوجب ملامت نيستند. آزادى از اين
جهت مانند علم آموزى است. آزادى يك وسيله نيست بلكه هدف است.
«آزادى مقدمه بر همه چيز است اخيراً ديدهام كه پارهاى از گويندگان
در جامعه ما از سر ملامت و مذمت اظهار داشتهاند كه براى بعضىها آزادى اصل است.
بلى آزادى چرا اصل نباشد؟ ما حتى اگر دين و بندگى و طاعت را هم قبول داريم بهدليل
اين است كه آزادانه آنها را قبول كردهايم. بندگى مربوط به حريت بندگى است. دين
تحميلى و جبرى چه فضيلتى دارد؟ پس آزادى چرا اصل نباشد؟»[3]
آزادى ممكن است آفات و معايبى داشته باشد اما معايب آنرا هم بايد با
آزادى اصلاح كرد. همانگونه كه عقل معايب خود را اصلاح مىكند، آزادى هم معايب
آزادى را برطرف مىكند. همانگونه كه با عقل مبارزه نمىشود آزادى را هم نبايد
محدود كرد و براى كشف آزادى و آفات آن باز هم به آزادى نيازمنديم.[4]
حدود آزادى
از نگاه سروش آزادى بىحد و حصر و بىنهايت را همه نكوهش مىكنند و
آزادى مطلق بىمعنى است اما چه چيزى آزادى را محدود مىكند؟ تنها چيزى كه شايستگى
و توانايى محدود كردن آزادى را دارد، عدالت است. پس آزادى عادلانه مورد قبول
انديشه است و