اسم الکتاب : مجموعه مقالات چهارمين همايش بينالمللى دكترين مهدويت با رويكرد حقوقى، سياسي المؤلف : مؤسسه آينده روشن الجزء : 1 صفحة : 239
در نهايت در تعريف بيعت مىتوان گفت:
بيعت از ماده بيع در اصل به معناى دست دادن به هنگام قرارداد معامله
است و سپس به دست دادن براى پيمان اطاعت اطلاق شده است و آنچنين بود كه هرگاه كسى
مىخواست اعلام وفادارى به ديگرى كند، او را به رسميت بشناسد و از فرمانش اطاعت
كند، با او بيعت مىكرد و شايد اطلاق اين كلمه به اين معنا از اين جهت بود كه هريك
از دو طرف تعهّدى همچون تعهّد دو معاملهگر در برابر ديگرى مىكردند. 7
پس مىتوان گفت كه بيع و بيعت، همريشه و مصدر «باع» هستند و
همانگونه كه بيع، خريد و فروشى است كه براساس آن، بين خريدار و فروشنده مال
مبادله مىشود، بيعت نيز معاملهاى است كه بين افراد جامعه با رهبرشان انجام
مىگيرد و در نتيجه، مردم با بيعت، مطيع فرمانهاى رهبر مىشوند. بنابراين، بيعت
براى پذيرش اطاعت و اعلام وفادارى است و وقتى كسى بيعت مىكند، درواقع پذيرنده
بيعت را به رهبرى به رسميت مىشناسد و بر خود لازم مىداند كه از وى اطاعت كند.
رهبر نيز براى برقرارى عدالت و مصالح اجتماعى تلاش مىكند و از حق مردم دفاع
مىكند.
افزون بر اين، همانگونه كه متداولترين شيوههاى انشا در معامله دست
دادن است، براى بيعت نيز همين شيوه عمل شده و دستدردست گذاشتن براى تثبيت ولايت
كفايت مىكند- تفصيل اين بحث خواهد آمد.
اصل امضايى بيعت
قراين نشان مىدهد كه بيعت از ابداعات مسلمانان نيست، بلكه سنّتى
بوده كه قبل از اسلام در ميان عرب رواج داشته و اسلام آن را تأييد و امضا كرده
است؛ زيرا در آغاز اسلام، وقتى طايفه اوس و خزرج در موقع حج از مدينه به مكه آمدند
و با پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در عقبه بيعت كردند، با مسئله
بيعت، مانند امرى آشنا برخورد كردند. بنابراين، اسلام بيعت را تأسيس نكرد، بلكه آن
را تأييد و امضا نمود.
اسم الکتاب : مجموعه مقالات چهارمين همايش بينالمللى دكترين مهدويت با رويكرد حقوقى، سياسي المؤلف : مؤسسه آينده روشن الجزء : 1 صفحة : 239