اسم الکتاب : مبانى حكومت اسلامي المؤلف : جوان آراسته، حسين الجزء : 1 صفحة : 90
يكديگر قرار گيرند كه غير آنها ميانشان
فاصله نيندازد. به همين مناسبت اين كلمه در قرب و نزديكى مكانى و معنوى به كار
رفته است.[1] ولايت به
تناسب معناى لغوى آن در صداقت، نصرت و محبت نيز استعمال شده است، زيرا محب يا
محبوب، قرب و اتصال معنوى دارند. سلطه، سرپرستى و تصدى امور نيز از معانى رايج
«ولايت» مىباشد.
جوهرى مىگويد: «ولايت» به معناى نصرت و «ولايت» به معناى زعامت و
سرپرسى به كار رفته است.[2] آيات 43 و
44 سوره كهف نيز كه «ولايت» را در مورد نصرت به كار برده است، سخن جوهرى را تأييد
مىكند.[3] برخى از
مشتقات همچون «ولىّ» و جمع آن «اولياء» به معانى مختلفى نظير دوست، حاكم و سرپرست
به كار رفتهاند و برخى ديگر مانند «والى» (جمع: ولاة) در يك معناى خاص يعنى
سرپرست و حاكم تعيين پيدا نمودهاند.[4] ولايت در
اصطلاح فقه و حقوق به مفهوم سرپرستى، زعامت و تصدى امور است، در علم كلام نيز وقتى
از ولايت يا ولىّ امر بودن پيامبر يا امام نسبت به امت* بحث مىشود همگى با اين
مفهوم ملاحظه مىشوند.
ولايت تكوينى و تشريعى*
ولايت نيز چون حاكميت به دو صورت تكوينى و تشريعى مطرح است.
[3] -\i و لم تكن فئة ينصرونه من دون اللّه و ما كان
منتصرا* هنا لك الولاية للّه الحقّ ...\E( كهف( 18) آيات 43- 44).
[4] - در قرآن واژه« ولىّ» و شكل جمع آن« اولياء» در
مورد دوستى مؤمنان و غير مؤمنان به كار رفته است:\i و المؤمنون و المؤمنات بعضهم
أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر\E( توبه( 9) آيه 71) و\i يا
أيّها الّذين آمنوا لا تتّخذوا عدوّى و عدوّكم أولياء تلقون إليهم بالمودّة\E(
ممتحنه( 60) آيه 1). واژههاى ولايت، والى، ولات و توليت( اعطاى ولايت، به ولايت
گماردن) در سخنان على عليه السّلام فراوان به كار رفته است( ر. ك: نهج البلاغه،
خطبههاى 205 و 216 و نامههاى 34، 42، 50، 53 و 59).
اسم الکتاب : مبانى حكومت اسلامي المؤلف : جوان آراسته، حسين الجزء : 1 صفحة : 90