اسم الکتاب : مبانى حكومت اسلامي المؤلف : جوان آراسته، حسين الجزء : 1 صفحة : 289
امور افراد و جامعه كنارهگيرى نمايد. نظريه
«دولت حدّاقل» يعنى حدّاقل دخالت دولت در جامعه. بر اين اساس دولت، حقّ بايد و نبايد
گفتن را ندارد. تعيين راه و رسم زندگى و الزام به ارزشهاى دينى و حاكم نمودن
ايدئولوژى، هم با تكثرگرايى منافات دارد و هم با فردگرايى. «جامعه مدنى جامعهاى
است با لذات غير دينى و غير ايدئولوژيك»[1]
هيچ مرجع مقدس و فوق انسانى بر حيات جمعى افراد حاكم نيست.
مذهب به حوزه زندگى خصوصى و شخصى افراد رانده شده است.[2]
جامعه مدنى دينى
در مقابل ويژگىهاى ياد شده، تعريف و تبيين ديگرى به اين شرح از
جامعه مدنى ارائه گرديده:
«جامعه مدنى كه ما خواستار استقرار و تكامل آن در درون كشور خود
هستيم ...
به طور ريشهاى و اساسى با جامعه مدنى كه از تفكرات فلسفى يونان و
تجربيات سياسى روم سرچشمه گرفته و با گذر از قرون وسطى در دنياى متجدد، هويت و جهت
خود را يافته است، اختلاف ماهوى دارد.
جامعه مدنى غربى از حيث تاريخى و مبانى نظرى منشعب از دولت- شهرهاى
يونانى و بعد نظام سياسى روم است، درحالىكه جامعه مدنى مورد نظر ما از حيث تاريخى
و مبانى نظرى، ريشه در مدينة النبى دارد. در جامعه مدنى مورد نظر ما گرچه مدار و
محور فرهنگ اسلامى است اما در آن از استبداد فردى و گروهى و حتى ديكتاتورى اكثريت
و كوشش در جهت اضمحلال اقليت نبايد خبرى باشد.[3]»