اسم الکتاب : فقيهان امامى و عرصه هاى ولايت فقيه از قرن چهارم تا سيزدهم المؤلف : قاسمي، محمد علي و همکاران الجزء : 1 صفحة : 61
مبحث دوم دلايل عمومى ولايت فقيه از منظر
فقيهان
در تعدادى از عبارتها، مستندات فرع فقهى مورد نظر ذكر شده است. اين
گروه را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد:
دسته نخست، عبارتهايى است كه در آنها به يكى از دليلهاى چهارگانه
(آيات، روايات، اجماع و عقل) استناد شده است. از جمله، محقّق سبزوارى در پاسخ به
اين سؤال كه آيا اجراى حدود توسط فقيه، جايز است يا خير؟ مىنويسد:
و لعل الترجيح لهذا إذا كان الفقيه مأمونا لرفع الفساد، و لعموم
الآيات المؤيّدة برواية عمر بن حنظلة الدالّة على الأمر بالتحاكم إلى العارف
بأحكام أهل البيت و ما في معناها، و التوقيع المنقول عن الإمام عليه السّلام: «و
أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا إلى رواة حديثنا فإنّهم حجّتي عليكم و أنا حجّة
اللّه» و ما رواه الشيخ عن حفص بن غياث، قال: «سألت أبا عبد اللّه عليه السّلام:
من يقيم الحدود السلطان أو القاضي؟ فقال: إقامة الحدود إلى من إليه الحكم».[1]
اما در دسته دوم، نويسندگان به يك سرى ادلّه عمومى استدلال كردهاند؛
همانند نيابت فقيه از امام، ولايت حاكم بر ممتنع، و با تطبيق آنها بر موارد جزئى
بسان تطبيق كلّى بر افرادش،