دهه چهل درست وقتى شروع شد كه در دسامبر 1941 ژاپنىها بندر پِرل را
بمباران كردند، كمبود نيروى كار در اين سالهاى جنگ باعث شد كه دولت و كارفرمايان
از زنان بخواهند تا مشاغل را در دست بگيرند. اشتغال زنان در همه زمينههاى شغلى
افزايش پيدا كرد؛ زنان از درآمد بالاتر و مزاياى بهترى برخوردار شدند.
در طول جنگ جهانى دوم، ميليونها زن آمريكايى كه رُزى دلرُبا نام داده
شده بودند، وارد نيروى كار شدند و مشاغلى را به دست گرفتند كه قبلًا فقط براى
مردان آزاد بود- آن هم با دستمزدهايى بالاتر از آنچه كه آنان با انجام كارهاى
سنّتى زنانه مىتوانستند بهدست آورند.
اگر چه اين منافع مالى به ميليونها زن و خانوادههايشان كمك كرد اما
از ديد فمينيسم، منافع به دست آمده سطحى، محدود و موقّتى بود.
هر چند كه به نظر مىرسيد الگوهاى آموزشى زنان و حتى فرصتهاى شغلى
آنان در خدمت نظام در حال بهبود است، فعاليتهاى روزمره واقعى اكثر زنان «سنّتى»
بود. به لحاظ آموزشى، زنان تعليم ديده بودند و پرستارى يا كار دفترى را ياد گرفته
بودند. لذا كار نظامى نيز معمولًا حول چنين مشاغلى مىچرخيد. بهعبارت ديگر، هر
چند زنان در دانشگاه يا در ارتش بودند، مشاغل يا آموزش آنها كاملًا «زنانه» بود و
آنها را براى زندگى عمومى پس از جنگ جهانى دوم، بهطور زيانآورى آماده كرد.