responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره آفتاب المؤلف : خميني، سید روح الله    الجزء : 1  صفحة : 76

نشسته‌اند: فارابى، شيخ الرييس ابن سينا، بيرونى، فخررازى، خواجه نصير طوسى، علامه حلى، ملاصدرا، حاج ملاهادى سبزوارى و عده زيادى ديگر.

در همين حال ديدم شما وارد شديد و حكما و فلاسفه همه بلند شدند و به استقبال شما آمدند و شما را بردند و در صدر مجلس نشاندند. وقتى سخن آن مرحوم تمام شد امام رو به ايشان كردند و گفتند:

اين خواب را تو ديدى؟ گفت: بله. امام فرمودند: تو بيخود چنين خوابى ديدى! با اين سخن امام همه به سختى خنديدند و خود امام هم لبخندى زدند.[1]

كرامتى از حضرت امام‌

در مسافرت مشهد، اخلاق پدرانه‌اى نسبت به ما مبذول داشتند كه هر وقت يادمان مى‌آيد، شرمنده آن روزگاريم كه در خدمتشان در ارض اقدس مشرف بوديم. در آن زمان قسمتهايى از ايران، زير نظر دولتهاى روسيه و آمريكا و انگلستان بود.

وقتى از ارض اقدس برمى‌گشتيم، بين راه روسها براى بازرسى، جلوى ماشين ما را گرفتند. همگى پياده شديم و چون امام از اوّل تكليف مراقب تهجد و نماز شب بودند و هيچ وقت آن را ترك نكرده بودند، بعد از پياده شدن، خواستند كه نماز شب بخوانند، آنجا هم وسط بيابان بود و آبى وجود نداشت.

يك وقت نگاه كرديم، ديديم آبى جارى شد. ايشان آستين بالا زد و وضو گرفت.

نفهميديم كه بعد از نماز ايشان هنوز آب بود يا نه! به هر حال ما در آن سفر، چنين كرامتى از ايشان ديديم.[2]

اين انگشتر براى مرد حرام است‌

پس از فوت آيت‌اللّه كاشانى، عده‌اى از اقشار مختلف مردم تهران، براى ديدن‌


[1] - حجّت‌الاسلام محمدرضا سجادى اصفهانى: برداشت‌هايى از سيره امام خمينى قدس سره، ج 3، ص 284

[2] - آيت‌اللّه شهيد صدوقى: پابه پاى آفتاب، ج 3، ص 302

اسم الکتاب : سيره آفتاب المؤلف : خميني، سید روح الله    الجزء : 1  صفحة : 76
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست