اسم الکتاب : سير الملوك (سياست نامه) المؤلف : خواجه نظام الملک توسي الجزء : 1 صفحة : 286
ليثى، او را[1]
بنيابت خويش بنشاند. و چون ابو جعفر نيك شد ابو حاتم قوى حال شده بود، رياست ببرد
و ابو جعفر را بچيز نداشت و رياست از خاندان خلف زايل شد. و اين ابو حاتم داعيان
را بپراكند در شهرها كه گرد بر گرد رى بود چون طبرستان و گرگان و آذربايگان و
اصفهان و بمقالت و مذهب خويش خواند.
و امير رى احمد بن على دعوت او را]721 b[ اجابت كرد و باطنى شد.
6- پس اتفاق افتاد كه ديلمان بر[2]
علويان طبرستان خروج كردند، گفتند «شما مىگوييد كه مذهب اين است كه ما داريم و
مسلمانان از اطراف بما مىنويسند كه سخن ايشان مشنويد كه ايشان بدمذهب و مبتدعاند.
و شما حجت اين مىآوريد كه علم از خاندان ما[3]
رفته است. علم با نسب نرود. اگر شما آموزيد شما دانيد و اگر كسى ديگر آموزد آن كس
داند. علم بميراث نرود.
و پيغمبر را صلى اللّه عليه خداى عزّ و جلّ[4]
بهمه خلق يكسان فرستاده است و او قومى را خاص نكرد در دين و قومى را عام تا گويند
خاص را چنين فرمود و عام را چنين. معلوم گشت ما را كه شما دروغزنايد.» و امير
طبرستان شيعى بود و نصرت علويان مىكرد. در او نيز عاصى شدند و گفتند كه «از بغداد
و شهرهاى خراسان و ماوراء النهر فتوى و محضر بياريد چنانكه كس ما با شما برود و بيايد
كه «مذهب شما مذهب مسلمانان پاكيزه است و شما همه آن مىكنيد و مىگوييد كه خداى و
رسول فرموده است تا ما شما را قبول كنيم و مذهب شما گيريم و الّا[5]
ميان ما و شما شمشير است و بس كه ما مردمانى كوهى و بيشهپروريم، در دانش دين
مسلمانى را راهى نمىبريم الّا اندكى.» قضا را اين ابو حاتم در اين حال از رى
بديلمان شد و بديشان پيوست و سرديلمان سيار شيروى وردادوندى
86[6] بود.
[1] - مردى بود نام او حاتم كيتىN : مردى كفت او راK : بو
حاتم كينتى او راB