اسم الکتاب : سير الملوك (سياست نامه) المؤلف : خواجه نظام الملک توسي الجزء : 1 صفحة : 181
فصل سى و نهم اندر باب امير حرس و
چوبداران
1- اميرى حرس بهمه روزگار يكى از شغلهاى معظم بوده است چنانكه گذشت
از امير حاجب بزرگ هيچ كس بزرگتر از امير حرس بر درگاه نبوده است و باشكوهتر، از
بهر آنكه شغل او تعلّق بسياست دارد و همه از خشم و عقوبت پادشاه بترسد و پادشاه
چون با كسى خشم گيرد او را فرمايد گردن زدن و دست و پاى]97 a[ بريدن و بر دار كردن و چوب زدن و بزندان و
بچاه كردن، و مردمان از بهر تن و جان خويش باك ندارند مال فدا كردن. و هميشه امير
حرس را كوس و علم و نوبت بوده است و مردمان از او بيش ترسيدندى كه از پادشاه. و
اندر اين روزگار اين شغل خلق شده است و رونق اين كار ببردهاند. اقلّ حال پنجاه
مرد چوبدار بايد كه مدام بر درگاه باشند بيست با چوب زر و بيست با چوب سيم و ده
با چوبهاى بزرگ. و امير حرس بايد كه او را آلتى و تجمّلى بود هرچه نيكوتر و حشمتى
بود هرچه تمامتر. اگر اينكه هست بر اين جملت بتواند ساخت بسازد و اگرنه او را
بكسى ديگر بدل كند.
حكايت
2- مأمون خليفه 58
روزى با نديمان نشسته بود، گفت «من دو امير حرس دارم
اسم الکتاب : سير الملوك (سياست نامه) المؤلف : خواجه نظام الملک توسي الجزء : 1 صفحة : 181