responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 328

عن‌قريب سبزه اميد خواهد روييد و به خوشه آرزو دانه خواهد بست. پس بايد به داس غيرت، همگى حميت كنيد و حاصل خود را درو نماييد و در خرمن توكّل جمع آورى كنيد و به قوه مردى و مردميّت بكوبيد و به نسيم عنايت الهى او را باد دهيد و دانه مقصود را از كاه آمال و آرزو بيرون كشيد تا شما هم صاحب گندم و نان شويد و ثروت و مكنت به هم رسانيد به شرط آنكه بوالهوسى را كنار گذاريد و سگ نفس و شهوت را از خانه دل بيرون نماييد و قناعت را شعار خود سازيد.

دخل را بر خرج بيفزاييد و محلّ زراعت خود را محفوظ داريد و بيگانگان را در مزرعه خود راه ندهيد و فقرا و ضعفاى خود را در شغل و عمل و معاش و پاداش معاونت و حمايت كنيد و نفاق را از ميان خود برداريد و تفاق را شعار خود سازيد.

خداوند هم به شما بركت مرحمت خواهد فرمود. رفته‌رفته زراعت شما توسعه به هم خواهد[1] رسانيد. چنانچه امروز شما به ديگران محتاجيد، فردا ديگران به شما احتياج به هم خواهند رسانيد و شما با شرف و عزّت زندگانى خواهيد كرد.»

آن رعايا سر خجلت به زير انداخته شرمنده بودند، بعد اظهار داشتند ما تمام نصايح كافيه و مواعظ شافيه شما را شنيديم. بعد از اين از فرموده شما تمرّد نمى‌كنيم. ولى امروز گرسنه‌ايم و فقير و مسكينيم، خوب است قدرى آذوقه به ما مرحمت شود و اين زمستان را بگذرانيم، در بهار به وظايف خود رفتار مى‌كنيم.

آن جوان خوشرو گفت: «جواب شما همان است كه گفتم. اول بايد تنبلى و تن‌پرورى را كنار بگذاريد و مشغول عمل شويد و كار كنيد والا هرچه به شما مساعده داده شود، چون به بيكارى و تن‌پرورى عادت نموده‌ايد تلف خواهيد نمود.

هيچ ارباب ملكى، رعيت مفت‌خور و بيكار لازم ندارد و خداوند هم بنده بيكار و بيعار خود را عزت نخواهد داد. اين قسم مردم هميشه اسير و ذليل و مزدور و عمله مردم كاركن عالم دانا خواهند بود و شما به ترتيبى كه گفتم اگر مشغول عمل نشويد در حضيض ذلت خواهيد ماند و در بوته مسكنت خواهيد سوخت.


[1] - اصل: خواهد به هم.

اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 328
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست