اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى الجزء : 1 صفحة : 27
پياده آمدم. يك دسته از تعزيهخوانهاى دهاتى
در آنجا تعزيه مىخواندند. در جنت قهوه خانه منزل نموديم. جناب مشير رفته، قدرى
نان و عسل و پنير خريدند، پياز هم موجود داشتيم، نهار خورديم. گارى ديگر كه علاوه
نموده بوديم در اين منزل چرخش شكست.
گارى ديگر خواستيم، موجود نداشتند، لابد اسبابهاى آن را در ميان
همين گارى ريختيم.
- شش ساعت به غروب مانده مشهدى عباس نامى- سورچى- با اسب آمد، گارى
را بست، سوار شديم.
اين سورچى بسيار مرد خوشخلقى بود و از شغل خودش بسيار با وقوف بود
تا آن منزل سورچى به آن خوبى نديده بوديم باوجودى كه راه كوه [بود] و سرازير و
سربالا بسيار داشت و گارى هم بارش سنگين شده بود، به سرعت و راحتى مىرفت.
- دو ساعت به غروب مانده به قوشه[1]
رسيديم. گفتند اين ده مال سردار است. قنات آبى تازه احداث نموده بودند و يك خيابان
مشجر خوبى از براى وقوف زوّار درست كرده بودند. نسبت به جاهاى ديگر خوب بود به
گارىخانه در جنب خيابان رسيده، پياده شديم. زوّار بسيارى منزل نموده بودند. وضو
گرفته نماز خوانديم.
در همان نزديكى، كاروانسراى محكمى از شاه عباس بود. يك دو سه باب
دكان و قهوهخانه هم داشت. حقير رفتم بعضى لوازمات بخرم، دكان نانوايى بسيار شلوق
بود قدرى نان خريدم. دكّان بقّالى هم آن زمان بسته بود، چيز ديگر گيرم نيامد. به
گارىخانه مراجعت نمودم. قهوهخانه خوبى و باغچهاى داشت. قدرى در آنجا گردش
كرديم، تمام توقّف ما در اينجا يك ساعت بيش نشد.
- يك ساعت به غروب مانده اسب حاضر نموده در گارى نشسته روانه به طرف
سيدآباد[2] شديم. امشب
راه ما همهاش سرازير بود.
[1] - قوشه: دهى از دهستان قهاب صرصر بخش صيدآباد
شهرستان دامغان.« لغت نامه»
[2] - صيدآباد: نام يكى از بخشهاى شهرستان دامغان است.
اين بخش در قسمت باخترى دامغان واقع و از سه دهستان تشكيل مىشود. دهستان
توبهدروار ... دهستان قهابصرصر ... و قهاب رستاق ... جمع قراء بخش 81-- آبادى
بزرگ و كوچك است ... مركز بخش قصبه صيدآباد واقع در 21 هزار گزى باختر شهر دامغان
و يك هزار گزى راه شوسه دامغان به سمنان است.« لغت نامه»
اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى الجزء : 1 صفحة : 27