صدام كه ادعا مى‌كند مى‌خواهد از ملت خود يا ملتهاى عرب دفاع كند، حرفش چرند و دروغ و مسخره است؛ از قدرت خودش دفاع مى‌كند. او كسى است كه اگر هزاران نفر، بلكه صدها هزار نفر از ملت خودش در مقابلش بايستند و لازم بداند آنها را از بين ببرد، يك ثانيه تأمل نمى‌كند و آنها را از بين مى‌برد! او براى خود و قدرت و اطماع خويش و براى نفس سيرى ناپذير بشرى كار مى‌كند؛ همانى كه امام به مخاطب خودشان فرمودند، اگر همه‌ى دنيا را هم به شما بدهند، باز كمتان است؛ حكومت اين كشور كه هيچ. فعاليت او، براى جيفه‌ى دنيا، براى قدرت و براى دو روز بيشتر بر اريكه‌ى قدرت سوار بودن است. خاك بر سر انسان غافل كه فلسفه‌ى وجود خودش را نفهمد و سعادت خود را تشخيص ندهد.

ماهيت تجاوز صدام به كويت‌

آن طرف قضيه هم كه به عنوان دفاع از منافع دنياى آزاد و مقابله‌ى با ديكتاتورى صدام وارد ميدان جنگ شده- يعنى امريكا- او هم از دروغگو، دروغگوتر است؛ او هم متجاوز است و براى منافع خود، كار و تلاش مى‌كند. كارى كه صدام حسين در كويت كرد، عيناً همان كارى است كه امريكا در حدود يك سال قبل از اين در پاناما[1] كرد و چند سال قبل از اين در گرانادا[2] انجام داد؛ نوع عربى آن است! آن، نوع امريكاييش بودكه يك مقدار با زرق و برق بيشترى همراه بود و جنايتى در زرورق پيچيده و بسته‌بندى شده، بر مردم آن كشورها فرود آمد؛ ولى كار اين شخص، نوع عربى و نوع عراقى و نوع صداميش است! يعنى حقيقت قضيه همان است؛ هيچ فرقى ندارد. قدرتها مثل كركسهايى كه به جيفه چشم دوخته‌اند و به هم نوك و چنگال مى‌زنند، به جان هم افتاده‌اند. اين، تفسير و تحليل قضيه است.

امريكا در خليج‌فارس‌

[1] 1. در سال 1367، تفنگداران امريكايى با اشغال پاناما و حمله به محل استقرار ژنرال آنتونيونوريگا رئيس ستاد نيروهاى مسلح، وى را دستگير و به امريكا بردند.

[2] - 2 در سال 1362، به دستور رونالد ريگان رئيس جمهور وقت امريكا، اين جزيره‌ى پانصدهزارنفرى در درياى كارائيب، مورد تجاوز نيروهاى امريكايى قرار گرفت و به اشغال آنان در آمد. ريگان، هدف حمله‌ى خود را تثبيت دمكراسى(!) اعلام كرد، كه به زعم او از سوى چپگرايان موردپشتيبانى كوبا تهديد شده بود.