اگرچه بحمدالله پرچم مبارك بسيج، بر فراز سرِ همهى قشرهاى جامعه يا
اغلب قشرهاى جامعه به اهتزاز درآمده و اين لباس مقدّس بر قامت جوانان، مردان و
زنان بىشمارى پوشيده شده و به آن شكوه و عظمت بخشيده است؛ اما شايد بتوان گفت كه
هيچ قشرى به اندازهى جوانان دانشجو- چه دانشجويان دانشگاهها و چه دانشجويان
حوزههاى علميه- شايسته قرار گرفتن در زير اين پرچم مبارك نيستند. همچنين شايد
بتوان گفت، هيچ اندامى براى اين لباسِ با عظمت و شوكت، متناسبتر از اندام
دانشجويان نيست. چرا؟ چون بسيج، در ذات و باطن خود، يك حركت عاطفى و احساسىِ توأم
با منطق و عقلانيت است. احساسى است؛ زيرا در آن شور عشق و احساس فداكارى، از هر
احساس ديگرى آشكارتر است، و منطقى و عقلانى است؛ زيرا به تشخيص هر عقل سليم؛ تنها
نيرويى كه مىتواند مرزهاى يك كشور را حراست و عزّت يك ملترا حفظ كند، نيروى
مردمى است. نيروى مردمى، حتى اگر به ميدان جنگ هم قدم نگذارد، سايهاش بايد بر سر
نيروهاى نظامى باشد، تا آنها بتوانند بجنگند. مگر مىشود بدون مردم، از يك كشور و
يك ملت دفاع كرد؟ اين هم بُعد منطقى بسيج است. براى كداميك از كارهاى زندگىمان،
منطقى به اين استحكام داريم؟ پس منطق بسيج، دوشادوش احساس است. عقل بسيج، بازو به
بازوى عاطفه است و هر چيزى كه صفتش اين باشد، از آنِ جوانان هوشمند است.
[1] - بيانات در ديدار فرماندهان و مسئولان بسيج
دانشجويى كشور، 14/ 7/ 1373.
اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على الجزء : 1 صفحة : 209