اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على الجزء : 1 صفحة : 168
آنجور زير بار امريكا نيستند، تبعيت مختصرى
دارند؛ اما در آن روزى كه شوروى بود، كل اروپاى غربى هم به يك معنا در اختيار
امريكا بود، اروپاى شرقى هم در اختيار آن يكى بود- بقيهى جاهاى دنيا هم همينجور-
همهى دنيا به رهبرى امريكا و شوروى آن روز متفقالقول شدند براى اينكه ايران را
در اين جنگ، شكست بدهند و نتوانستند!
اينكه مربوط به تاريخ نيست، مربوط به همين چند سال قبل خود ماست؛
همهى ملت ايران به چشم خودشان ديدند. مگر نبود كه اين دو قدرت، متحد شدند براى
اينكه شايد بتوانند خوزستان را از ايران جدا كنند، شايد بتوانند جمهورى اسلامى را
ذليل، ضعيف و سرنگون كنند و نتوانستند؟! مگر غير از اين است؟ آن روز دو قدرت
بودند، هر دو هم قوى، هر دو هم متحد در قضيهى ايران، و نتوانستند كارى كنند، آنها
امروز چه كار مىتوانند بكنند؟ چرا مىترسيد؟!
پيروزى معنويت
چرا قرآن را نمىخوانيم كه اينقدر تكرار مىكند «فلا تخشو الناس و اخشون»[1]
و يا «الذين قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ايماناً و قالوا
حسبناالله و نعم الوكيل»[2]؟! چرا از دشمن مىترسيد؟ دشمن ضعيف، دشمن ناتوان!
همين امروز هم امريكايىها براى اينكه ايران را زير فشار قرار بدهند،
دريوزگى اروپا را مىكنند، سراغ اين كشور و آن كشور اروپايى مىروند كه بياييد با
ما همدست بشويم، شايد بتوانيم به ايران فشار بياوريم! آيا اين دليل اين نيست كه پس
به تنهايى نمىتواند فشار بياورد؟ اين دليل بر اين نيست كه اين ملت عظيم، با اين
قدرت معنوى و اسلامى، تا حالا بر قدرت مادى او فايق آمده است؟ چرا فكر نمىكنند؟!
درك سياسى
خدا را شكر مىكنيم كه ملت ما بيدار است. خدا را شكر مىكنيم كه
جوانهاى ما بيدارند. خدا را شكر مىكنيم كه شما دانشجوها بيداريد. اما اى
دانشجوها، بيدار بمانيد؛ اين وضع دانشگاهى كه امروز هست- به شما صريح بگويم- من
اين وضعيت را نمىپسندم. دانشجويى كه اصلا نفهمد در دنيا چه مىگذرد، اين