اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 84
سه. درسهاى مشروطه و شكست آن
هرچند انقلاب مشروطه بيشتر به انقلابهاى سياسى شبيه بود تا
انقلابهاى اجتماعى و بزرگ كه در آنها بهجز تغيير رژيم سياسى، در ساختهاى فرهنگى
رسمى، اقتصادى و اجتماعى نيز تغيير رخ مىدهد، اين حركت نيز، همچون قيام تنباكو،
نتايج و آثار كوتاهمدت و بلندمدت مهمى بر تاريخ معاصر ايران برجاى نهاد.
در نهايت، انقلاب مشروطه به دليلهاى مختلفى چون اختلافات داخلى،
توطئهها و نفوذهاى خارجى، نفوذ عناصر وابسته و تلاش متجددين در حذف نيروهاى
روحانى- مانند اعدام شيخ فضلالله نورى و ترور بهبهانى- ناكام ماند و به كودتاى
رضاخان انجاميد.
شيخ فضلالله نورى، خود، از رهبران اصلى انقلاب مشروطه بود و زمانى
كه نيروهاى متجدد با بهرهبرى از آزادىهاى بهدست آمده در نوشتهها و روزنامههاى
خود شروع به فحاشى عليه دين و ايمان مردم نمودند، مقابل آنها ايستاد و از مشروطه
مشروعه دفاع نمود. او حاضر نشد به سفارت بيگانه پناه برده و از خطر اعدام مصون
بماند.
براساس متمم قانون اساسى بايد پنج نفر از مجتهدان داراى شرايط بر
سازگارى مصوبات مجلس با قوانين اسلام نظارت نمايند. مخالفت متجددين و دولتهاى پس
از مشروطه با اجراى اين ماده موجب بىاعتمادى و دورى نيروهاى مذهبى نسبت به آنها
شد.
مهمترين درس شكست انقلاب مشروطه اين بود كه تا از پاى در آوردن كامل
نظام شاهنشاهى و كنترل كامل بر دستگاه قدرت نبايد از پاى نشست و در جريان انقلاب و
پس از پيروزى آن بيشازحد نبايد به عناصر ناشناس اعتماد كرد.
همچنين، هرچند مجلس بهزودى مورد هجوم قرار گرفته، بهصورت يك ارگان
تشريفاتى به كارش ادامه داد، در مقاطعى حضور تعدادى از نمايندگان مخالف در آن
وضعيت و شرايط سياسى كشور، تأثيراتى مهم بهجاى گذارد.
نكته پايانى اينكه شكست مشروطه درحقيقت، شكست انديشه تجددطلبى و
اثبات ناكارآمدى آن بود. طرفداران اين انديشه با خوشخيالى يا بهدليل وابستگى،
غربىشدن از «فرق سر تا ناخن پا» را برگزيدند و در ميدان عمل به شكستى تاريخى تن
دادند.
اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 84