اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 54
در هر دو صورت پيروزيم. امام در ايجاد ارتباط با اقشار و
تودههاى مردم نبوغ خاصى داشت، بهطورىكه با كلامى بسيار ساده و قابل درك براى
همه حتى بىسوادترين انسانها، پيچيدهترين مسائل اجتماعى- سياسى را مطرح و با
بيان خود در اعماق قلوب انسانهاى معتقد و مؤمن نفوذ مىكرد.[1]
رهبرى امام در انقلاب اسلامى به چهار دوره قابل تقسيم است:
دوره نخست: اين دوره با اعلاميه مخالفت با لايحه انجمنهاى ايالتى-
ولايتى آغاز شد و نتيجه آن ظهور امام بهمنزله رهبر سياسى- مذهبى و كسب مقبوليت
عمومى ازطرف تودههاى مردم بود. در اين دوره امام تقيه را تحريم و مبارزه را به
كانون اصلى فعاليتهاى مذهبى كشاند و بر عقيد جدايى دين از سياست خط بطلان كشيد.
همچنين در اين دوره، مبارزه را به كانون اصلى فساد، يعنى سلطنت و شخص شاه كشيد و
با حمله مستقيم به همه قدرتهاى بزرگ خارجى و در رأس آنها آمريكا، هر نوع
ملاحظهكارى سياسى كه در حركتهاى پيشين ديده مىشد، مطرود گرديد.
دوره دوم: اين دوره كه پانزده سال طول كشيد، دوره تبعيد ايشان به
تركيه و عراق است. در اين دوره امام بهمنزله ايدئولوگ انقلاب، با تدريس دروس
حوزوى تحت عنوان حكومت اسلامى يا ولايت فقيه، شالوده اصلى حكومت بعد از انقلاب را
پايهريزى كرد.
دوره سوم: اين دوره از زمان اولين جرقههاى انقلاب در دىماه 1356 در
قم آغاز شد. امام در اين دوره با برخورد قاطع و عدم سازش، با استفاده از وسايل
موجود، در كوتاهترين زمان ممكن، بدون دستبردن به اسلحه سبب پيروزى انقلاب گرديد.
دوره چهارم: در اين دوره كه با پيروزى انقلاب آغاز شد، با درايت و
قدرت و برگزارى انتخابات متعدد، ازجمله همهپرسى جمهورى اسلامى، انتخابات خبرگان
قانوناساسى، رفراندوم قانون اساسى، انتخابات مجلس خبرگان رهبرى، انتخابات رياست
جمهورى و انتخابات مجلس شوراى اسلامى، بهسرعت پايههاى نظام اسلامى را تثبيت و
مستحكم كرد.[2]