اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 50
درون ايدئولوژى انقلاب اسلامى استنتاج نمود كه در اينجا تحت
عنوان ريشههاى عقيدتى انقلاب اسلامى آمد. در مرحله سوم، علل و عوامل انقلاب
اسلامى را بايد در ريشههاى تاريخى آن جستجو كرد.
اما اگر ما به جستجوى علل و عواملى كه خارج از [اين سهدسته علل و
عوامل هستند، بپردازيم]، تنها عاملى كه بهعنوان علت اصلى و عامل اول مىتوان از
جريان انقلاب، از تولد تا پيروزى آن استنباط نمود، اعمال سياست اسلامزدايى توسط
شاه بود كه ادامه رژيم خود را به منظور هرچه بيشتر جلب نمودن حمايت خارجى و تحكيم
هرچه عميقتر سلطنت و ديكتاتورى در داخل كشور در گرو آن مىديد.[1]
شاه با اين تصور كه مىتواند با اسلامزدايى و جايگزين كردن فرهنگ
غربى، افزونبر حفظ و ادامه رژيماش، مشكل سياست خارجى و سياست داخلى خود را برطرف
كند، با كتمان انگيزه اصلى اين سياست، از سال 1340 با پوشش اصلاحات پا به عرصه
مبارزه نهاد، اما ازآنجاكه مردم به اسلام و روحانيت پايبند بودند، در همان گام
نخست با مقاومت روحانيت و مردم مواجه شد.[2]
عميد زنجانى در كتاب علل، مسائل و نظام سياسى، پس از بيان خلاصهاى
از مطالب كتاب انقلاب اسلامى و ريشههاى آن، مباحث جديدى مانند بازتابها،
دستاوردها و آسيبشناسى انقلاب اسلامى و بحثهايى درباره اسلاميت و جمهوريت نظام
را اضافه نموده است.[3]
د) دكتر منوچهر محمدى
كتاب دكتر محمدى تحت عنوان تحليلى بر انقلاب اسلامى كه در سال 1365
انتشار يافت، يكى از نخستين نوشتههايى بود كه به زبان فارسى به تحليل انقلاب
اسلامى ايران پرداخت و جايگاه مناسبى در مراكز علمى بهدست آورد. ايشان دومين كتاب
خود درباره انقلاب اسلامى را در سال 1370 با عنوان انقلاب اسلامى در مقايسه با
انقلابهاى فرانسه و روسيه به چاپ