اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 255
قرقيزستان روى داد و به «انقلاب رنگى» مشهور شد، با انقلاب در
معناى واقعى آن تفاوتهاى آشكارى دارد؛ بهگونهاى كه بعضى نويسندگان آنها را رفرم
يا كودتاى دولتى با بهرهبردارى وسيع از فناورى اطلاعات دانستهاند.
پديده انقلاب حداقل با اين ويژگىها همراه است:
نقش رهبرى و ساختارها در برانگيختن و بسيج عمومى، گسترش آرمان يا
ايدئولوژى (هاى) جديد جايگزين، نقش تودهها، گسترش روحيه انقلابى و تغييرات
ساختارى سياسى، اقتصادى و فرهنگى، كه بر مبناى نوع انقلاب، يعنى انقلاب سياسى يا
انقلاب اجتماعى متفاوت خواهد بود.[1]
با مطالعه «انقلابهاى رنگى» كه پيش از اين آمد، درمىيابيم كه نقش
رهبرى و ساختارها در آنها، بسيار كمرنگتر از انقلابهاى واقعى بود. در قرقيزستان
اين نقش حتى كمتر از دو انقلاب ديگر بود. درهرصورت، اساساً محرك اصلى اين
اعتراضها رسانهها و نهادهاى غربى و بهويژه آمريكايى بودند.
ايدئولوژى جديد جايگزين، ايدئولوژى ليبراليسم غربى و اساساً وارداتى
و فاقد عمق فرهنگى بود، و بيشتر در گروهى از روشنفكران گسترش يافت. ازاينرو، مدتى
پس از پيروزى معترضان، مجدداً بىثباتى و درگيرىها آغاز شده «انقلابهاى رنگى» از
موجوديت ساقط شدند.
همچنين تعداد و نقش تودههاى شركتكننده بسيار كم بود و گسترش روحيه
انقلابى بهمعناى واقعى وجود نداشت. ازاينرو با توجه به عدم وجود اين روحيه،
جمعيت نسبى كم مخالفان و ساير شرايطى كه در بالا آمد، در صورت بهرهگيرى كامل و
قاطعانه حكومتها از نيروهاى مسلح، بهاحتمال زياد، اعتراضات سركوب مىشدند.
نكته پايانى اينكه پس از پيروزى، تنها گروه حاكم و گرايش سياست خارجى
تغيير كرد، ولى تغييرى در نوع رژيم سياسى و ساختار اقتصادى و فرهنگى، بهگونهاى
كه در انقلابهاى واقعى اجتماعى روى مىدهد، صورت نگرفت.