responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 150

امام خمينى مدرس را شخصيتى بسيار شجاع و با شهامت، ساده‌زيست،[1] داراى قدرت روحى بالا،[2] و افتخار مجلس مى‌دانست.[3]

دو. امام خمينى و نهضت ملى‌شدن صنعت نفت‌

همان‌گونه كه در گفتار دوم از فصل سوم آمد، در اواخر دهه 1320 شرايطى در كشور پديد آمد كه گروه‌هاى فكرى، سياسى در آن ظهور كرده، تا كودتاى 28 مرداد سال 1332 در صحنه حضور داشتند. در همين زمان جنبش اسلام‌گراى فداييان اسلام، به رهبرى نواب صفوى مشغول فعاليت بودند. فداييان اسلام با ترورهاى خود، ازجمله ترور هژير و رزم‌آرا، شرايط را براى نخست‌وزيرى دكتر محمد مصدق فراهم كردند.

همچنين با ملى‌شدن صنعت نفت، در دوره اول نخست‌وزيرى مصدق حرف ايران در


[1]. ايشان درباره ساده‌زيستى مدرس در سخنرانى‌اى در سال 1357 چنين گفت:

رضاشاه رقيب خودش را مدرس مى‌دانست، به ديگران اعتنايى نداشت ... كه وقتى ... صحبت مى‌كرد، متزلزل مى‌كرد همه را. يك انسان بود، وضع زندگى‌اش آن بود كه شما شنيديد كه من ديدم. وقتى كه وكيل شد، يعنى از اول به‌عنوان فقيه كه بايد در مجلس باشد تعيين شد ... يك گارى با ... اسبى در اصفهان خريده بود و سوار شده بود و خودش آورده بود تا تهران ... يك زندگى مادون عادى كه در آن وقت كرباس ايشان زبانزد بود؛ كرباسى كه بايد از خود ايران باشد، مى‌پوشيد.( همان، ج 13، ص 209، 27/ 9/ 59)

[2]. امام در سال 1361 درباره قدرت روحى بالاى مدرس و نقش او در مجلس نيز گفت:

من يك روز رفتم درس ايشان، مثل اينكه هيچ كارى ندارد، فقط طلبه‌اى است دارد درس مى‌گويد، اين‌طور قدرت روحى داشت ... از آنجا ... رفت مجلس. آن‌وقت هم كه مى‌رفت مجلس، ... همه از او حساب مى‌بردند. من مجلس آن‌وقت را هم ديده‌ام، كانه مجلس منتظر بود كه مدرس بيايد. با اينكه با او بد بودند، ولى مجلس كانه احساس نقص مى‌كرد، وقتى مدرس نبود. وقتى مدرس مى‌آمد، مثل اينكه يك چيز تازه‌اى واقع شده ... براى اينكه يك آدمى بود كه نه به مقام اعتنا مى‌كرد و نه به دارايى و امثال ذلك ... نه مقامى او را جذبش مى‌كرد.( همان، ج 16، ص 269، 7/ 6/ 61)

[3]. امام درباره شجاعت مدرس گفت:

وقتى رضاشاه ريخت به مجلس ... فرياد مى‌زدند آن قلدرهاى اطرافش كه زنده‌باد كذا و زنده‌باد كذا، مدرس رفت ايستاد و گفت: مرده‌باد كذا، ... براى ... اينكه از هواهاى نفسانى آزاد بود، وارسته بود، وابسته نبود.( همان، ج 16، ص 269، 7/ 6/ 61) رضاشاه از مدرس مى‌ترسيد ... آن‌قدرى كه از مدرس مى‌ترسيد، از تفنگ‌دارها نمى‌ترسيد.( همان، ج 8، ص 241، 26/ 5/ 85)

اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 150
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست