اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 128
ايدئولوژيك آنان را تكميل كرد.[1]
امام در كتاب كشف الاسرار، ضمن حمله شديد به سياستهاى رضاشاه، به طرح اجمالى به
اصل ولايت فقيه پرداخته بود. در آن كتاب نهاد سلطنت را مشروط بر آنكه شاه بهوسيله
جمعى از مجتهدان واجد شرايط انتخاب شود، فقط تا زمانى مجاز شناخته بود كه امكان
جايگزين كردن نظامى بهتر فراهم آيد. سال بعد، خود ايشان اعلام نمود كه چنين امكانى
فراهم آمده است.[2]
بهطوركلى درباره نقش روشنفكران مسلمان مىتوان گفت، آنان از طريق
مخالفت با گرايش حكومت به غرب و مبارزه با گسترش ماركسيسم- كه ايدئولوژى خيلى از
حركتهاى انقلابى عصر بود- و زدودن شبهات ناسازگارى علم و دين، در فراهم كردن
شرايط بازگشت به خويشتن در بخشى از روشنفكران[3]
مؤثر بودند؛ هرچند، برخى از آنان صرفاً خواستار رفرم
[1]. حاضرى،« فرايند بالندگى ايدئولوژى انقلاب
اسلامى»، پژوهشنامه متين، سال اول، ش اول، ص 130.
[2]. جمعى از نويسندگان، انقلاب اسلامى و چرايى و
چگونگى رخداد آن، ص 131.
[3]. در اينجا ما واژه روشنفكر مسلمان را فارغ از
بحثهاى موجود مبنىبر درستى يا نادرستى كاربرد آن و بهمنظور توضيح مطالب بهكار
مىبريم.
در زمينه نقش اين افراد، منابع از
جلال آلاحمد، دكتر على شريعتى و مهندس مهدى بازرگان نام بردهاند.
آلاحمد در ابتدا كمونيست شده،
وقتى علما در دهه چهل، رهبرى نيروهاى مخالف را در دست گرفتند، مجدداً به اسلام
علاقهمند شده است، به حج رفت و از اسلامِ در مقابل غربگرايى حكومت، دفاع كرد.
برخى گفتهاند، بازگشت او به اسلام بيشازآنكه جنبه فرهنگى داشته باشد، سياسى بود؛
زيرا او ريشههاى فرهنگ و پيوندهاى روحى مردم ايران را در اسلام يافته بود.
آلاحمد در كتاب غربزدگى، به
سياستهاى فرهنگى حكومت بهدليل پرورش انسانهايى بىريشه و غربزده دلبسته به
لذات جسمى و ظواهر زود گذر، بىتوجه به فردا و در بند امروز، هرهرىمآب و غربزده،
حمله نموده است. همچنين، در كتاب مشهور در خدمت و خيانت روشنفكران، به ويژگىهاى
روشنفكر ايرانى، ازجمله فرنگىمآبى و بىدينى يا تظاهر به آن، زادگاههاى روشنفكرى
ايران و مبارزه مداوم روحانيت با بىعدالتى حكومتها، پرداخته است. در اين زمينه
رجوع كنيد به: آلاحمد، غربزدگى، ص 217؛ همو، در خدمت و خيانت روشنفكران، صفحات
مختلف.
دكتر على شريعتى و سخنرانىهاى وى
در حسينيه ارشاد- كه منجر به تعطيل شدن حسينيه در سال 1352 ازسوى رژيم شاه شد-
همچنين بهدليل شيوايى و قابل فهم بودن سخن او براى ايرانيان و تسلطاش بر
ايدئولوژىهاى ديگر در پاسخگويى به شبهات، در روشنفكران جوان و دانشجويان ايرانى
تأثير گذارد. شريعتى معتقد بود، بدون تغيير ايدئولوژيك هيچ تغيير عميقى در جامعه
امكانپذير نيست. او به تبليغ جنبههاى انقلابى مفاهيم شيعه اهتمام داشت و جزوهها
و كتابهايش مخفيانه دستبهدست مىگشت و نوشتههايى چون، خودسازى انقلابى، عرفان،
برابرى آزادى، بازگشت به خويشتن، سوره روم پيام اميد به روشنفكر مسلمان و ساير
جزوهها و كتابهايش بر بازگشت به خويشتن، در بخشى از محافل روشنفكرى و دانشجويى مؤثر
افتاد.
مهدى بازرگان نيز در زمينه مبارزه
با ماركسيسم و زدودن شبهات ناسازگارى علم و دين تلاش مىكرد؛ وى به مبارزه انقلابى
اعتقادى نداشت. واضح است كه چنين فكرى بهمعناى سازش با رژيم وابسته و عقبمانده
پهلوى بود.( ريچارد،« تفكر معاصر شيعى» در: كدى، ريشههاى انقلاب ايران، ص 307-
304) همچنين درباره انديشه دكتر شريعتى رجوع كنيد به: شريعتى، مجموعه آثار، جلدهاى
مختلف؛ الگار، انقلاب اسلامى در ايران، ص 126- 97.
اسم الکتاب : زمينه ها، عوامل و بازتاب جهانى انقلاب اسلامى، رهيافت فرهنگى المؤلف : ملكوتيان، مصطفى الجزء : 1 صفحة : 128