اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب الجزء : 1 صفحة : 221
شما كه دوست داريد در مرغدانى زندگى كنيد،
به [خانه عظيم] هويدا گفته بود مرغدانى، هويدا مىگفت فكرش را بكن، اعليحضرت به
من چنين حرفى را زده است؛ يعنى هم خوشش آمده بود و هم ناراحت بود؛ خوب بالاخره
يعنى اينكه تخطئهاش كرده بود، مثلًا او مىرفت خانه كسانى كه خانههاى مجلل
داشتند، بدون اينكه بپرسد اين پول از كجا آمده است؟»
علوى: استاد! آيا تئورىاى كه شاه از بسيارى از اين مسائل بى اطلاع
نگه داشته شده بود، صدق نمىكند و آيا واقعاً شاه همه قضايا را خودش كنترل مىكرد؟
احمدى: تئورى فساد اطرافيان را جهانگير تفضلى از مشاوران نزديك شاه
در خاطرات خود مطرح كرده است: اين قاعدهاى است بهقول مولوى «ماهى از سر گنده
گردد، نى ز دُم» البته اين مطلب آقاى تفضلى حكايت از پذيرش فساد اطرافيان دارد،
ولى على امينى مىگويد كه شاه خود فاسد شده بود، لذا مىگويد:
«با روى كار آمدن هويدا: شاه مىگفت من بالاخره نخستوزير خودم را
پيدا كردم؛ چون هويدا مىگفت من منشى ام، من كارهاى نيستم، هر چه امر بفرماييد،
مىگفت «آقا چه كار داريد زندگى خودتان را بكنيد». او هم واقعاً خوشش مىآمد كه
زندگى شاهانه داشته باشند و تفريح بكنند و ثروت كلان داشته باشند و مملكت را ول
كرده بود به حال خودش. شخص شاه! اين را مىگويد.»
معذلك ارتشبد فريدون جم، دوست نزديك شاه، كه مدتها رئيس ستاد مشترك
ارتش و فاميل و بسته نزديك شاه نيز بود درباره دخالت سفارت آمريكا و شاه در مسائل
مالى و نظامى مىگويد:
«اعليحضرت شخصاً انتخاب مىكرد، دستور مىداد به توفانيان كه برود
بخرد. نه وزارت جنگ، روى اين خريدها كنترلى داشت، نه ستاد بزرگ ارتشتاران،
اعليحضرت بود و بانك مركزى و توفانيان و سفارت آمريكا. اصلًا ارتش هم
اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب الجزء : 1 صفحة : 221