اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب الجزء : 1 صفحة : 146
احمدى: طبيعى است، اين مردم يك اشرافيت حاكم
را با همه ابزار حكومتش از ميان برداشتند و از كشور تبعيد كنيد و بسيارى از آنها
را مجازات كردند، و اموالشان را مصادره كردند. توقع داريد سلام و صلوات هم نثار
اين مردم بكنند؟ شايد حرف ژنرال عمرتوريخوس، مرد قدرتمند پاناما را نقل بكنم براى
شما، جالبتر باشد كه به هاميلتون جردن، رئيس دفتر كارتر مىگويد: «شاه و افسانه
عظمت شاهنشاهى دو هزار و پانصد ساله ايران و زرق و برق خاندان پهلوى به دوازده نفر
و هشت چمدان و چند سگ تقليل يافته! با اين حساب توقع داريد كه از شما تمجيد
بكنند؟»
آندره: ولى براى ما جالب اين است كه اينها در عين هماهنگى و مشتركات
خود، دچار تفرّق نگاه هم هستند.
احمدى: واقعيت اين است كه پهلوىها بعد از سقوط مجبور بودند كه به
آمريكايىها و غرب پاسخ بدهند كه چرا اين اتفاق واقع شده و علل كوتاهى آنها در
برابر شكلگيرى يك انقلاب عليه منافع غرب چه بوده؟ لذا شما وقتى كتاب «پاسخ به
تاريخ» محمدرضا پهلوى را مىخوانيد، آشكار است كه مخاطب كتاب اول آمريكايىها
هستند و بعد شما غربىها. اصلًا محمدرضا در اين كتاب، ايرانىها را به عنوان مخاطب
خود نمىشناسد.
يزدانپناه: راستش اينها مردم ايران را چندان جدى نمىگرفتند و يا به
حساب نمىآوردند.
احمدى: حرف مهندس درست است، پهلوىها، اربابهاى متكبر و عنقى بودند
كه هيچ قدر و قيمتى براى مردم و رعيتهايشان قايل نبودند و آنها را عددى به حساب
نمىآوردند. ضمن آنكه بهشدت به لحاظ فكرى و عملى به آمريكا و غرب اتكا داشتند.
شايد اين جمله شاه را در سفر به آمريكا در سال 1356 شنيده باشيد، در مقابل همه
جهانيان نزد كارتر اظهار كرد كه «دولت ايران بهشدت به ايالات متحده
اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب الجزء : 1 صفحة : 146