اسم الکتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) المؤلف : نوروزى، محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 135
حضرت داوود و سليمان نيز از جمله پيامبرانى هستند كه بر اثر
آمادگى محيط اجتماعى آن روز موفق به تأسيس حكومت شدند: وَلَقَدْ آتَيْنَا
دَاوُودَ وَ سُلَيْمَان عِلْما[1]؛ و به راستى به داوود و
سليمان دانشى عطا كرديم. علم و آگاهى زيربناى حكومت الهى است. آنان در پرتو تشكيل
حكومت آثار شرك و بت پرستى را از بين بردند و جامعهاى بر پايه توحيد بنا نهادند.
اعطاى منصب امامت و رهبرى جامعه از سوى خداوند به آن دو، پس از سربلند بيرون آمدن
از امتحانات الهى بود: يَا دَاوُودُ انَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْارْضِ
فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْعَدْل[2]؛ اى داود ما تو
را در زمين خليفه [و جانشين] گردانيديم؛ پس ميان مردم به حق داورى كن. انتصاب
حضرت داوود از جانب خداوند نشانگر آن بود كه حكومت و حاكميت منشأى الهى دارد و
تنها به كسانى كه از شايستگىهاى لازم برخوردار باشند اعطا مىگردد. در سوره نمل
داستان فرمانروايى حضرت سليمان آمده است. سليمان از چنان اقتدارى برخوردار بود كه
حكومتهاى بشرى را به خضوع و تسليم در برابر خود فرا خواند.
حضرت يوسف نيز از جمله پيامبرانى است كه بنا بر آيات و نصوص روايى،
در شرايطى بحرانى مسؤوليت فرمانروايى و ساماندهى به اوضاع كشور را عهدهدار شد.
او كه مهمترين مسأله جامعه را مشكل اقتصادى مىديد از روى تكليف الهى آن را
پذيرفت و خداوند نيز به وى قدرتى شگرف عنايت كرد. قرآن در اين باره مىفرمايد: وَ كَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْارْضِ[3]؛ و
بدين گونه يوسف را در سرزمين [مصر] قدرت داديم. تدبير و