بوسيدن يا نگاه از روى شهوت و نه لمس از روى شهوت، بلكه فقط بگويد: به تو برگشتم و ديگر هيچ، زندگى را با تو از سر گرفتم و ديگر هيچ ... و حتى‌المقدور واجب است در زمينه باقى بودن عده رجوع را به بعد از خروج از احرام اندازد، مگر آنكه احتمال عقلائى بدهد كه در اثر تأخير انصراف حاصل شود.

درست است كه رجوع در عده به حكم نكاح است، ولى احاديث منع فقط نهى از عقد نكاح كرده كه ظاهرش ابتداى نكاح است و نه رجوع به نكاح، وانگهى مصلحتِ رجوع در عده برحسب آنچه از ادله مى‌فهميم فوق مصلحت ترك رجوع است در حال احرام، خصوص اينكه تنها رجوع باشد و بس، ولى در عين حال در زمينه باقى بودن عده حتى‌الامكان رجوع را به بعد اندازد.

مسأله 4- اجازه عقد فضولى كه پيش از احرام شده، در حال احرام حرام است، و نيز عقد فضولى كه در حال احرام حرام هم نسيت، اجازه‌اش پس از احرام بى‌اثرست، زيرا عقد اصولًا مركب است از صيغه و رضايت، اكنون اگر عقد با رضايت در حال احرام باشد حرام است و باطل، و اگر عقد بى‌رضايت فضولى در حال احرام باشد، گرچه حرام نيست، ولى اجازه‌اش در حال احرام و پس از خروج از احرام بى‌اثر است و براى توضيح بيشتر:

يا عقد اصلى يعنى با رضايت در حال احرام است يا نه، در حال احرام به هر حال حرام و بى‌اثر است، و اگر عقد فضولى بى‌رضايت پيش از احرام باشد، اجازه‌اش از يكى از دو طرف عقد زن يا شوهر يا ولى يكى از اين دو در حال احرام، هر يك از اينها حرام و بى‌اثر است، و اگر اين عقد در حال احرام باشد، چنانكه اجازه‌اش در حال احرام حرام است و بى‌اثر، پس از خروج از احرام نيز بى‌اثر است گرچه حرام نباشد، زيرا اصولًا هر عمل مثبتى براى نكاح در حال‌