در فرانسه نزد شماست؛ از او بهخوبى نگهدارى كنيد![1]
همچنين هنگامى كه با كارگران صنعت نفت سخن مىگويد، درمىيابد كه آنها به احدى جز
امام خمينى (قدس سره) اعتماد ندارند.[2] نتيجه آنكه، فوكو انقلاب
اسلامى ايران را برخلاف جريان مدرنيسم و اساساً متفاوت با انقلابهاى ديگر
مىداند. او اين انقلاب را برگرفته از مبانى اعتقادى شيعه دانسته، بر اين بنياد
نيز به تحليل آن مىپردازد.
در آخر بايد گفت نظريههاى مطرح درباره انقلاب اسلامى بسيار است، اما
اغلب اينها نتوانستهاند انقلاب اسلامى را بهدرستى واكاوى كنند. اغلب تحليلگران
در بررسى انقلاب اسلامى آن را انقلابى هويتى و بر مبناى فرهنگ و نظريههاى فرهنگى
دانستهاند.[3] بنابراين
با بررسى و نقد نظريههاى مربوط به انقلاب درمىيابيم كه انقلاب اسلامى در راستاى
هويتخواهى و استقلالطلبى مردم ايران روى داد.
چكيده
1. انقلاب اسلامى ايران را مىتوان انقلابى در راستاى هويتخواهى و
استقلالطلبى مردم ايران تلقى نمود كه براى تأييد اين مدعا مىتوان به آراى امام
خمينى (قدس سره) نظرى افكند. ايشان در اين زمينه همواره بر هويت و استقلال
بهعنوان ماهيت انقلاب اسلامى ايران تأكيد داشت.
2. يكى ديگر از منابعى كه درباره هويت و استقلال مىتوان به آن استناد
نمود، شعارهاى انقلابى مردم ايران است كه بررسى آنها، هويتخواهى و استقلالطلبى
مردم ايران را در فرايند انقلاب اسلامى مىنماياند.
[1]. رمضان نرگسى،« دغدغههاى ميشل فوكو درباره
انقلاب اسلامى ايران»، آموزه، ش 7، ص 57 و 58.
[3]. افزون بر آنچه درباره نظريههاى انقلاب گفته
شد، برخى ديگر از نظريات نيز انقلاب ايران را از منظر فرهنگى و هويتى و بر مبناى
تلاش براى احياى انديشه شيعى توصيف نمودهاند. ديدگاه حامد الگار و حميد عنايت در
اين زمره قرار دارد.